“ای بابا، کی رای میده!!؟”؛ این حرفی است که شاید این روزها زیاد شنیده باشید. عبارتی که بیان آن موجب شده است تصور کنیم مشارکت در انتخابات خیلی پایین خواهد بود، اما بهنظر میرسد این یک تصور اشتباه است.
یکی از کاربران در تماسی با صدای زرند از نحوه ارائه خدمات در بیمارستان تامین اجتماعی زرند و عدم تایید فرم وضعیت جسمانی و سلامت اعتراض دانشآموزان ابراز گلایه کرد و با بیان اینکه ما ماهانه هزینه بیمه پرداخت میکنیم و باید به ما خدمات بدهند، طی پیامی نوشت: "سلام خدا خیرتون بده. چرا این نامه [فرم] داخل [بیمارستان] تامین اجتماعی توسط پزشک مهر و امضا نمیشود...؟ حتماً باید داخل مطب ویزیت بگیریم تا پزشک آن را امضا کند... آیا ظلم نیست با مردم این کار رو انجام میدهند؟ مسولین زرند خواهش میکنم رسیدگی کنید".
چند روز قبل تصادفی در جادهی زرندنو اتفاق افتاد. در آن یک موتور سوار با خودروی سواری عبوری برخورد داشت که خوشبختانه فوتی در پی نداشت، اما مطالبات مردمی زیادی پشت حادثهخیز بودن این جاده وجود دارد.
یک جوان زرندی به سمت رئیس حوزه ریاست، روابط عمومی و امور بین الملل دانشگاه جیرفت منصوب شد.
ظاهراً هنور خبری از بومیگزینی ویژهی زرند در استخدام "شرکت قدرتمند مپنا" در نیروگاه سیکل ترکیبی علیآباد نیست؛ به نظر میرسد مسئولین محترم فکر میکنند مردم پیگیر ماجرا نیستند، اما نمیدانند مردم بیدارند و پیگیر ماجرا!
با یک بررسی و محاسبه کلی آنچه استخراج میشود این است که حدود ۵۹ درصد از مدیران شهرستان زرند غیربومی هستند؛ موضوعی که نکاتی را به همراه دارد که خواستم به گوشهای از آنها بپردازم.
شاید تیتر به نظر طنز باشد؛ اما اوضاع آب زرند بسیار نگرانکننده است، شرایطی که در یک گوشهی شهر از خرابی و شکستگی در شبکه (کُت کُت بودن)، آب زیادی هدر میرود و در گوشهی دیگر شهر از بیآبی طولانی مدت آن هم در این شرایط گرم سال، مردم عذاب زیادی را تحمل میکنند (به اصطلاح پُت پُت میشوند).
معضل سگهای ولگرد در زرند همچنان یکی از مشکلات اصلی این شهرستان است؛ موجوداتی که علاوه بر خطر حضور آنها در معابر، روزانه و بر اساس وظیفه (و برای تامین غذا) موجب پخش شدن زبالهها در سطح کوچهها و ایجاد نازیبایی و کثیفی شهر میشوند.
اگر اهل زرند باشی، چه در مرکز چه در حاشیه و چه در روستا، قطعاً هرزگاهی جملاتی محبت آمیز برای آباد شدن مخابرات این شهرستان روانه این اداره محترم کردهاید! و به نظر میرسد تعداد و غلظت این جملات محبت آمیز با فاصله از مرکز شهر بیشتر هم میشود...
ضربالمثل «هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن» این روزها در ارتباط با رفتار و قضاوت برخی از مسئولین شهرستان زرند نسبت به رسانهها خوب مصداق پیدا میکند و برای آنها رسانهای رسانهی خوبی است که هر روز هندوانه زیر بغل آنها بدهد و همواره خوبیهای آنها را آن هم قالبی اغراق آمیز به مردم قالب کند!
هرچند خوشبختانه ما زرندیهای در زلزله امروز به گفته مسئولین خسارت ندیدهایم و زندهایم، اما شکی نیست که ما همواره از زلزله خسارت دیدهایم و میبینیم.
همواره نگاریدن یک خبر بخشِ خوبِ خبرنگاری برای من بوده است. اما اینکه “چرا این خبر را نگاریدی” یا “چرا آن را ننگاریدی” جای تلخ خبرنگاریست!