رئیسی این روزها رئیس‌تر از روحانی

چرخ شتابان یک قوه و ترس دانه‌درشت‌ها و فعالیت‌هایی که می‌تواند بدون نگاه انتخاباتی، آن هم نه در شعار، بلکه در عمل موجب پاشیدن بذر امید در جامعه شود.

صدای زرند – سردبیرالرعایا: باید دوران امید به زندگی را در دوره‌ی تبلیغات انتخاباتی bجستجو کرد، در این دوره‌ی یک هفته‌ای امید به زندگی آنقدر افزایش می‌یاید که کارشناسان مرکز آمار نگران توده پُرحجم و پُرفشار قریب‌الوقوع انفجار جمعیتی می‌شوند و زنگ‌های هشدار را برای کنترل جمعیت بصدا درمی‌آورند!

آنگاه استارت آمبولانس‌های توزیعات پیشگیرانه جهت عزیمت به نقاط مختلف شهر زده می‌شود، چون مراکز بهداشتی دیگر جوابگوی این حجم توزیعات یارانه‌ای نیست… اما همین که ناخن شصت ناظم مرکز آمار نزدیک دکمه مجازی کنترل جمعیت می‌رود از ستاد بحران «وضعیت سفید» اعلام می‌شود…

نگهبان بهزیستی عِنان از کف داده فریاد بر می‌آورد: (خاموش کن) نیازی به پخش توزیعات نیست؛ شهر در امن و امان است… زیرا کاندیدای برنده کار خود را بِکوب شروع می‌کند، آن هم چه بِکوبی (بگذریم…)؛ رئیس جمهور انتخاب شد تا همه چیز را جراحی کند، چهار سال اول با ضیافت برجام به پایان رسید…

با خود گفتم در چهار سال دوم میوه‌های رسیده برجام را نوش جان می‌کنیم. دلار جهانگیری بر سر زبان‌ها افتاد تا جهان را با شگفتی اقتصادی روبرو سازد، اما به یکباره برجام برجانمان افتاد و حتی خشک شدن شیر گاو مشت حسن هم از نگاه کارشناسان به عواید برجام و پسانافرجام برگشت داده می‌شد…

این روزها دانشمندان علوم شاد زیستن با یک شیوه جدید و منحصر به فردِ «نظرسنجی میدانی» به نام “دید بزن تشخیص بده” روبرو شده‌اند که قرار است جایزه نوبلِ بابا نوئل را از آن خود کند؛ یعنی کافیست از پشت شیشه‌های دودی آن خودروی سیاه رنگ مِتالیک لبخند ملیح عابرین را ببینی تا از اعماق وجودت بگویی “ما خیلی باحالیم…”، به شرط آنکه سر از کانادا درنیاری (از این هم بگذریم…).

اندر احوالات خوش بحالیمان افسانه پراید است که بی‌شباهت به افسانه جومونگ نیست… در نسخه‌های خطی چوسانگ قدیم آمده است ایده کره‌ای‌ها از تولید پراید زورآزمایی نوادگان سامورایی بود بر تخریب آهن با شمشیر و مشت آهنین که می‌گویند آزمایششان موفقیت‌آمیز بوده… (از این هم بگذاریم که تبلیغ فرهنگ شرق است…)، برای یکبار هم که شده صنعت خودروسازی را به سامورایی‌های وطنی بدهیم، همان‌هایی که موشک هوا می‌کنند و پهپاد می‌نشانند…

از این هم که بگذریم، این روزها در حمیدیه کارگران با ایمان مشغول جنگند (نه ببخشید مشغول کارند) و برخی مشغول جمع‌آوری منابع مالی برای مُوسم انتخابات… این روزها در همین شهرِ هفتاد هزار نفری زرند یک مدیر قضایی سخت مشغول کار است حتی در حوزه فرهنگ، او قطعاً سودای انتخابات ندارد، پس می‌شود بدون تَوهم تبلیغات هم کار کرد…

حتی این روزها چرخ‌های یک قوه حرکتی شتابان به خود گرفته است، این روزها دانه‌درشت‌ها کمی نگران گشته‌اند، این روزها رقیب دو سال پیش نشان داد یک رئیس واقعیست، این روزها رئیسی، رئیس‌تر از روحانیست.

انتهای پیام/