مشروح آخرین خطبه‌های نماز جمعه زرند به امامت حجت‌الاسلام ابراهیمی

حجت‌الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه زرند در آخرین خطبه نماز جمعه‌ای که در زرند برگزار کرد ضمن خداحافظی از مردم این شهرستان به بیان مسائل برای روشنگری پرداخت که مشروح این خطبه در ادامه آورده شده است.

ۤبه گزارش صدای زرند، حجت‌الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه زرند در آخرین خطبه نماز جمعه‌ای که در زرند برگزار کرد ضمن خداحافظی از مردم این شهرستان به بیان مسائلی برای روشنگری پرداخت که مشروح این خطبه در ادامه آورده شده است.

عوامل سعادت و خوشبختی انسان‌ها:

عوامل سعادت و خوشبختی انسان در دنیا و آخرت چه می‌تواند باشد که دست ما را بگیرد. چه عواملی زندگی انسان را نابود می‌کند و باعث شقاوت و بدبختی می‌شود. اگر از فرهنگ قران برای عوامل خوشبختی و سعادت کمک بگیرم می‌بینیم که خدای تبارک و تعالی عوامل سعادت و خوشبختی انسان را در سوره مدثر بیان کرده است. این عوامل درگفتگوی انسان‌های خوشبخت و سعادتمند و انسان‌های اهل بهشت با انسان‌های مجرم و تبهکار بیان شده است. تفاوت انسان‌های خوشبخت با انسان‌های تبهکار این است «کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَهٌ » (۱) هر کسى در گرو اعمال خویش است.

رفتار ما سازنده شخصیت ماست:

رفتار ما شخصیت ساز است و باعث می‌شود روح و روان ما ساخته شود. عملکرد ما گفتار ما و فکر و اندیشه ما سازنده شخصیت انسانی ماست. اعمال، انسان را گرو می‌گیرد، «إِلَّا أَصْحَابَ الْیَمِینِ» (۲) بجز یاران دست راست «فِی جَنَّاتٍ یَتَسَاءَلُونَ » (۳) در بهشت انسان‌های صالح از یکدیگر مى‌پرسند «عَنِ الْمُجْرِمِینَ» ﴿۴﴾ درباره مجرمان. معلوم می‌شود همدیگر را می‌بینند یک طرف انسان‌های سعادتمند و خوشبخت یک طرف هم انسان‌های بازنده و سرمایه باخته و روسیاه، «مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ» ﴿۵﴾ چه چیز شما را در آتش [سقر] درآورد؟ سقر جایی است که انسان از شدت آتش ذوب می‌شود و قیافه‌ها عوض می‌شود. سوال می‌کنند چه چیز باعث شد به این صورت دربیایید؟ ما از جواب‌های آن‌ها می‌توانیم عوامل خوشبختی را بفهمیم. اولین جوابی می‌دهند این است: «قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ» ﴿۶﴾ گویند از نمازگزاران نبودیم؛ ارتباط ما با خدا مستمر و دائم نبود، این اولین عامل سقوط است، روحی که در انسان دمیده شده است از عالم ملکوت آمده است، بنابراین حیات و زنده بودن آن به مبدا فیض رحمت است چون از او است حیات هم وصل به اوست مانند شاخه درخت، شاخه‌ای از تنه جدا کردی خشک می‌شود روح ماهم وصل به توحید است واز عالم ملکوت آمده است وقتی از عالم جدا شدیم، می‌میریم.

اولین قدم شقاوت انسان:

بنابراین اولین عامل شقاوت، عدم ارتباط با خدا و نماز است؛ البته یک نکته هم در روایات ما ذکر شده است تعبیری در روایات آمده است اینکه گفتند ما از نمازگزاران نبودیم، معنای آن نیست که ما نماز نمی‌خواندیم، خیر از ائمه پرسیدند منظور چیست؟ فرمودند: منظور این است که ما وقتی صلوات بر پیامبر می‌فرستادیم، براوصیا صلوات نمی‌فرستادیم. ببینید اهل‌بیت به کجا وصل می‌کنند یعنی اهل جهنم می‌گویند: ما ولایت را قبول نداشتیم، ائمه را قبول نداشتیم؛ ما صلوات را می‌گفتیم «اللهم صل علی محمد و سلم» خیلی ظریف شد، ما اوصیا را قبول نداشتیم.

نماز بی ولایت مقبول نیست:

روایاتی هم دراین زمینه وجود دارد بسیار مهم است، امیرالمومنین علی (ع) می‌فرماید: «فَمَنْ أَقَامَ وَلَایتِی فَقَدْ أَقَامَ الصَّلَاهَ» (۷) هرکس ولایت مرا قبول داشته باشد نماز را اقامه می‌کند. اگر ولایت من را قبول نداشته باشید در واقع نماز را اقامه نکرده‌اید، چقدر ظریف شد و اهل بیت به کجا اشاره کردند و چگونه آن را معنایی کردند، چه کسی در نماز سهو می‌کند و به نماز اهمیت نمی‌دهد؟ کسی که خدای نکرده پیامبر را قبول داشته باشد ولی اوصیا را قبول نداشته باشد، ائمه را قبول نداشته باشد آن نماز هم برای او ارزشی ندارد. خیلی مهم شد پس عوامل خوشبختی این است انسان ارتباطش را با مبدا حفظ کند و درزندگی اهل ذکر باشد آبادانی دل به ذکر است این نکته مهمی است؛ راه میانبر به سعادت و خوشبختی همین ذکر پروردگار است، نکته دومی که مجرمان می‌گویند این است که «وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ» ﴿۸﴾ و بینوایان را غذا نمى‌‌دادیم .به فقرا و نیازمندان توجهی نداشتیم زندگی خودمان را اهمیت می‌دادیم و درد جامعه درد ما نبود،اطعام نمی‌کردیم و در برخی روایات امده است که زکات واجب را نمی‌دادیم ولی برخی روایات گفتند به نیازمندان جامعه کمک نمی‌کردیم و به گرسنگی آن‌ها بی‌توجه بودیم، انسان باید به فقرا رسیدگی کند و اهل خیر باشد. پس دومین کلید خوشختی بهشتیان و سعادتمندان این است که در زندگی تنها به فکر خودت نباشی عوامل الهی در کار هستند و تا زمانی که می‌بخشی، فرشتگان الهی به دست تو می‌رسانند. عوامل الهی زمین و آسمان دراختیار انسان است و تا زمانی که اهل خیر باشی برای تو می‌رسانند ولی اگر ما مثل بنایی که به او اجر می‌دهند، اگر آجر در دست بنا بماند همه کارگران هم آجر در دست می‌ماند ولی اگر بنا آجر گذاشت، باز به او آجر می‌دهند، خدا رحمت کند عبدالسلام زرندی این گونه معارف الهی را به شاگردان خودش یاد می‌داد که گونه انسان در زندگی اهل خیر باشد. طبق فرموده قرآن، هنگام مرگ و در آن لحظه‌ای که جان انسان به ترقوه می‌رسد، اولین چیزی که فرد از خدا می‌خواهد این است که خدایا یک بار دیگر من را به این دنیا برگردان تا «فَأَصَّدَّقَ» صدقه بدهم (۹) و کار خیر بکنم ولی به او می‌گویند نه فرصت تمام شده است تا الان می‌توانستی و همه چیز دستت بوده است ولی الان دیگر دستت کوتاه شده است و دیگر نمی‌توانی. پدری فرزندش را وصیت می‌کرده است که بعد از من فلان کار خیر را انجام بده و به فقرا رسیدگی کن و از این نمونه وصیت‌ها؛ شب بود پدر پسر را با خودش به کوچه برد، پسر فانوس را از پشت سر پدر می‌آورد، پدر گفت پسرم فانوس را جلوی من بیاور تا بتوانم جاده را ببینم. پسر گفت پدر جان، شما هم تا زنده‌ای نوری برای آخرت خودت بفرست و منتظر نباش بعد از مرگ، من بخواهم از پشت سر برایت نوری بفرستم. عوامل دیگری هم برای شقاوت بدبختی در این سوره مطرح شده است که در اینجا مجال پرداختن به آن نیست. به همین مقدار اکتفا می کنم.

ارائه خلاصه‌ای از عملکرد ۷ ساله امام جمعه در زرند:

بنده در این مدت هفت سال با توجه که فرزند همین شهرستان بودم، سران خط و خطوط سیاسی را کاملاً می‌شناختم و کارکرده بودم و مشکلات و معضلات شهرستان را می‌دانستم و همین طور سیاست‌زدگی شهرستان که عامل پسرفت و عقب‌ماندگی بوده است را، همه را می‌دانستم. اولین راه پیشرفت در هر منطقه، روستا و یا شهر و اولین رمز موفقیت این است که اختلاف و درگیری و بگو مگو نداشته باشند، در خانوادها اگر زن و شوهر اختلاف داشته باشند، خوشبخت نمی‌شوند. مثلاً آموزش و پرورش بخواهد در یک روستایی مدرسه بسازد، اگر اهالی هر منطقه بگویند در منطقه ما بساز و اختلاف بالا بگیرد، آن‌ها هم از ساخت مدرسه منصرف می‌شوند و به روستای دیگری می‌روند. رفاقت، برادری، اعتماد، دوستی و محبت اولین پیش نیاز برای موفقیت هر منطقه است، بنابراین اولین اولویت کارم را وحدت و همدلی قرار دادم. وحدت و همدلی محور می‌خواهد تا دور آن بچرخیم که محور آن ولایت و رهبری است، شخصیت برجسته امروز، بعد از حضرت امام (ره) تاریخ شخصیت ممتازی، چنین مدبر و حکیمی را به خود ندیده است که با آن کهولت سن و آن مدیریت عالی کشور را اداره کند، هست و نیستم فدای چنین رهبری و چنین شخصیتی. وحدت وقتی در جامعه شکل می‌گیرد که پیرو ولی باشیم، ولی مانند نخ تسبیح است، اگر تسبیح شما نخ نداشته باشد، دانه‌های آن از هم می‌پاشد و ولی مانند نخ تسبیح همه را در کنار هم نگه می‌دارد، بنابراین این اولین هدف بنده بود. دومین هدف، پیشرفت همه جانبه شهرستان است، اگر من خطبه‌ای می‌خواندم که بین مردم و مدیران درگیری می‌شد شهر پیشرفت نمی‌کرد، چاره‌ای جز وحدت نداریم، بعد از گذشت سال‌ها از انقلاب اسلامی، مردم کار و اشتغال می‌‌خواهند، ما برای این انقلاب خون دادیم و جان دادیم. نظام دینی باید بتواند زندگی مردم را اداره کند اگر من به عنوان امام جمع یک طرف را بگیرم و طرف دیگر را رها کنم به نظر شما پیشرفتی حاصل می‌شود؟ خیر! محال است. الحمدالله کارهای بسیار بزرگی در شهرستان انجام شده است؛ از کسانی که بنیان این کارهای خیر را گذاشتند تشکر می‌کنم. اولین بنیاد فولاد است که فرزند آیت الله جعفری (رحمت الله علیه) گذاشتند، بعد هم دکتر امیری به آن پروبال دادند؛ امروز هم نماینده انقلابی کارها را انجام می‌دهند، برای هفت هزار نفر اشتغال‌زایی شده است، کار بسیار بزرگی در شهرستان است، دیدم در فضای مجازی نوشته‌اند در شهرستان هیچ کاری انجام نشده است؛ این بی‌انصافی است، خیلی کار شده است قبل از انقلاب چی بودیم بعد انقلاب چی هستیم، بله آن توقعی که همه چیز گل و بلبل باشد، نشده است؛ ولی با ظرفیتی که ما داشتیم، پیشرفت تا حدی حاصل شده است، ما دوران جنگ را داشتیم و مشکلات اقتصادی را داشتیم، بی‌پول بوده است وقتی نگاه کنیم کارهای بزرگی در شهرستان شده است و همه زحمت کشیدند. مدیران واقعاً زحمت کشیدند کار و تلاش کردند تا کار به اینجا رسیده است، باز هم باید ادامه داشته باشد، چه بسا کارهایی می‌ماند و دیگران که می‌آیند باید آنرا تکمیل کنند.

از نظر فرهنگی بخواهیم حساب کنیم شعار من این بود که ما می‌خواهیم اول باشیم؛ در مسئله وحدت و برادری، در مسئله حضور مردم در میادین نظام جمهوری اسلامی مانند حضور در پای صندوق رای و مراس مذهبی و شرکت در نمازجمعه؛ خداوندا من شهادت می‌دهم که مردم شهرستان زرند ولایتمدار و پیرو ولی هستند. در انتخابات گذشته ۷۶درصد شرکت کردند که از متوسط کشوری بالاتریم، چرا خودمان را دست کم بگیریم؛ در انتخابات قبل هم مردم با آگاهی ۷۲.۵ شرکت کردند و بنده کمک کردم تا فضا، فضای آرام باشد و درگیری نباشد، این وظیفه من بود تا مردم انتخابی درست و صحیح داشته باشند و به آن‌ها بگویم ولی فقیه چی می‌گوید و از ما چه می‌خواهد، این مرد بزرگ در سخنرانی‌ها و خطبه‌ها همه این‌ها را بیان کرد والحمدالله تا به امروز رسیدیم و نتیجه هم گرفتیم، جشن غدیر در شهرستان نبود و اهمیت به غدیر داده نمی‌شد، همین امسال ۳۰ هزار غذا بخاطر امیرالمومنین (ع) پخته شد، نمی‌توان اینها را انکار کرد، البته همه زحمت کشیدند ولی جهت داده شده بود. یک سال در همین مصلی باشکوهترین مراسم غدیر با جمعیت ۸۰۰۰ نفر برگزار شده بود. ساخت و ساز مصلی را هم رونق دادیم، سال اول که من به زرند آمدم، مصلی اسکلتی بود که هنوز آهن‌های آن هم گذاشته نشده بود. همین پل‌هایی شما می‌بینید خریداری نشده بود و یا خریده بودند و زنگ زده بود، البته همه ائمه جمعه زحمت کشیدند، اولین امام جمعه‌ای که پایه اینجا را گذاشته است و حاج آقا کرمی‌پور و حاج اقا بابایی همه زحمت کشیدند ما هیچ وقت زحمات دیگران را انکار نمی‌کنیم و چشم روی زحمات آنها نمی‌بندیم که بنیان مصلی را آن‌ها گذاشتند، منتهی همین قدر دست آن‌ها رسید که یک اسکلت ناقص بنا کنند، من پای تک تک این تیرآهن‌ها خاطره دارم با بی‌پولی به اینجا رسید، حاج آقای صادق زاده و خنجری هم هستند دولت پولی برای ساخت مصلی به ما نداد، شورای سیاستگذاری هم حدود ۵۰۰ میلیون تومان به ما داده است، مصلی نزدیک چهار هزار متر است. اگر یک خانه ۱۰۰ متری می‌خواهی بسازی چقدر اذیت می‌شوی تا هماهنگ کنی وسیله خریداری بشود. ولی ما تلاش کردیم با وجود همه مشکلات، مصلی بسیار باشکوه ساخته شود. همین گنبد طبق طراحی که از اول جهاد نصر استان انجام داد، با سختی و بیچارگی ماشین آوردیم تا بتوانیم آهن‌های به این بزرگی را بیاوریم وقتی آوردیم نمی‌شد نصب کنیم بالابرها و جرثیقل‌های شهرستان هم نمی‌توانستند، طراحی را عوض کردیم و از افراد دیگری کمک خواستیم، همین آهن را که می‌بینید وقتی ما تحویل گرفتیم رنگ زده بودند و مصلی حدود ۵۰-۶۰ میلیون تومان بدهی داشت، روز اول می‌خواستیم شروع کنیم ۱۵ میلیون دادیم آماده‌اش کردیم و زنگ‌هارا پاک کردند. البته همه کمک کردند مدیران و مسئولین شرکت‌ها مخصوصاً جناب سرهنگ جعفری و آقای میرزایی که در مصلی زحمت زیادی کشیدند، ما دست روی زانوی خودمان گذاشتیم، تمام درب و پنجره‌ها را بچه‌های خودمان جوشکاری کردند و انجام دادند. اگر قرار بود از بیرون کسی این کار را انجام بدهد و برای جوشکاری هم هزینه کنیم، مگر با این پولی که برای مصلی داشتیم می‌توانستیم کاری بکنیم؟ همین محراب که اینجاست نزدیک ۲۰۰ میلیون تومان هزینه برده است. از کاشیکاران حرم سیدالشهدا استفاده کردیم، بنده از بافت با آن‌ها آشنا شدم و از آن‌ها خواستم تا کار اینجا را هم انجام بدهند، امامزاده عبدالله را هم همین تیم انجام دادند، آجر نبود درب و دیوار ساخته نشده بود، به اندازه یک مصلی دیگر هم اجر خریداری کردیم، اگر بخواهیم در مصلی مراسم برگزار کنیم یک آشپزخانه نیاز داشتیم که حدود ۳۰۰ متر آشپزخانه ساخته شده است. دیگر بیش از این توان نداشتیم؛ اگر داشتیم کار را بیشتر جلو می‌بردیم، برای همه کسانی که زحمت کشیدند یک ذخیره ارزشمند و ماندگار خواهد بود و هرکس در اینجا نماز و دعا می‌خواند از ثواب آن در قیامت نصیب ما هم خواهد شد.

ساختمان ما دفتر امام جمعه متعلق به بنیاد مسکن است که مرتب به ما می‌گفتند باید خالی کنید، ما هم دیدم چاره ندارد، کنار دادستانی بهترین زمین را ما خریدیم و شفته کردیم الان چند میلیارد همین زمین می‌ارزد ولی نتوانستیم بسازیم، از آقای عرب‌زاده و سلطان نژاد روسای حوزه علیمه هم تشکر می‌کنم که زحمت کشیدند. حوزه علمیه هم زلزله زده بود و باید جابجا می‌شدند، امکانات و بودجه نداشتیم سقف آن خراب بود، سلف سرویس نداشتیم به کمک همه و خیرین ساخته شد. بحث ساماندهی مساجد را هم انجام دادیم، برخی از هیئت امنا فوت کرده بودند و برخی جابجا شده بودند و نیاز به تغییر و تحول داشت و خیلی از مساجد روحانی نداشت و یا حق و حقوق روحانی کم بود. هیئت امنا مساجد ساماندهی شد و تمام مساجد مانند ستارگان درخشان در شهرستان می‌درخشند و نماز را اقامه می‌کنند. خدا را بر این نعمت بزرگ شکرگزاریم. یادواره شهدا مدارس و شهدای شهر و روستا، هر ساله باشکوه برگزار می‌شود؛ همه کمک کردند و خدمت کردند. قبلاً ما برنامه سراسری برای محرم نداشتیم که مثل بم از صدا و سیما پخش شود، ما دیدیم برای مراسم تاسوعا و عاشورا نمی‌توان هیئت‌ها را هماهنگ کرد، بنابراین مراسم عزاداری سیدالشهدا را برای اربعین برنامه‌ریزی کردیم، و با صدا و سیما قرار بستیم تا هر ساله با کمک اوقاف عصر اربعین مراسم عزاداری پخش سراسری شود. عزیزانمان در امامزاده عبدالله هیئت امنا هم خیلی محبت کردند،‌ هزینه می‌دهیم و هر سال باشکوه مراسم اربعین به اسم زرند برگزار می‌شود، ان شاالله امسال هم برگزار شود. کارمندان ما در دفتر امام جمعه دو شیفت صبح و عصر کار می‌کنند، البته ایام کرونا شیفت عصر تعطیل است، سایتی را طراحی کردیم که تمام وجوهات مردم در آن مشخص است و مشخص است کی آمده است و هر کدام از وجوهات چند جا ثبت می‌شود و یک سر سوزن وجوهات ایرادی در کارش نیست، همه چی مشخص است و هر کس می‌آید مشخص است که چه مقدار پول داده است و برای کدام مرجع تقلید رسیده است و یک ریال هم جابجا نشده است و دفتر بسیار پاکی داریم، این‌ها مانند فرزندان من هستند از جان مایه گذاشتند، همین جا تشکر می‌کنم کمک کردند تا ما بتوانیم کار را پیش ببریم، دعوت از شهدای گمنام را هم داشتیم، این بخشی از کارهایی بود که انجام شد.

پاسخ به برخی شبهات مطرح شده پیرامون امام جمعه:

من امروز برخی از سوالات را می‌گوییم و برخی‌ها می‌ماند ولی برخی از دروغ‌ها و تحقیرها را می‌گویم. می‌گویند فلانی با سپاه مخالف است، مگر من دیوانه‌ام با سپاه مخالف باشم؟ سپاه قدرتمندترین نیروی حفظ کشور است، ذوالفقار امیرالمومنین است. جنگ را اداره کرده است، فرماندهان جنگی ما از سپاه بودند، امروز هم فرمانده محترم سپاه امر کند ما جانمان را می‌دهیم. من سه تا از برادرنم پاسدار هستند، پدرم بهترین زمینش را به سپاه هدیه کرده است و سالن ورزشی ساخته شده است، این دروغ‌ها که من مخالف سپاه هستم، از کجاست، نمیدانم؛ بله ما گفتگوی پدرانه با فرماندهان سپاه داشته‌ایم، مثلا انتخابات اینگونه باشد بهتر است، الان آن‌ها نیستند ولی به این نتیجه رسیدند که حرف‌هایی که من آن موقع، می‌زدم درست بود. در همین حد گفتگوی پدرانه داشتم، ولی اینکه من با سپاه مخالف باشم، نه چنین چیزی نیست. سپاهی که از ناموس ما محافظت می‌کند و قلعه محکمی در کشور است، ذوالفقار امیرالمومنین است، امیرالمومنین وقتی با ذوالفقار می‌جنگید فقط یک ضربه می‌زد وقتی سپاه و شهر موشکی را نشان داد دشمنان عقب نشستند ما در مقابل دشمنان ایستاده‌ایم، چگونه امام جمعه شهر زیر نظر ولایت با سپاه مخالف است؟ اصلا عقل قبول می‌کند؟ این‌ها چرندیاتی بود که بارها گفته شد، یکی از شایعاتی که من چند روز پیش شنیدم من ازخانواده محترم شهدا واقعا عذرخواهی می‌کنم که تشویش اذهان برای آن‌ها فراهم شده است. گفتند امام جمعه دامداری که برای خانواده شهداست و خانواده شهدا در آن سهام دارند، چندسال گرفته است و می‌خورد! بی‌انصاف‌ها چرا دروغ می‌گویید تهمت می‌زنید و نامردی می‌کنید؟ دامداری شهدا سرجایش است، هیئت مدیره دارد، اجاره کار دارد، زمین آن جدا و مجزاست، چه ربطی به ما دارد؟ چرا این قدر دروغ می‌گویید؟ یک بنده خدایی در صدای زرند چندین کامنت دروغ گذاشته است و موجب تشویش اذهان شده است، واقعا تاسف می‌خورم. من از آن‌هایی ناخواسته پشت سر من حرف زدند گذشتم ولی کسانی که از روی عمد و با فکر پشت سرمن بدگویی کردند، نمی‌بخشم. من یک جایگاهی دارم به شخص خودم می‌بخشم ولی جایگاه من منتسب به ولایت است، نزدیک‌ترین شخص به ولایت در شهرستان امام جمعه شهرستان است.

شما با تهمت‌های خود این جایگاه را تخریب می‌کنید، ستون خیمه را آسیب می‌زنید از این افرد صد سال هم بگذرد، نمی‌گذرم. من پیش خدا مدیون هستم، از دادستان درخواست کردم یک بار برای همیشه این افراد شناسایی بشوند تا مشخص شود چرا این همه تهمت و دروغ گفتند. و یا گفته شده فلانی در نعیم‌آباد چاه شش دانگی زده است. گفتم من ندارم هرچه بوده است، مال شما باشد. گفتند فلانی پمپ بنزین زده، فلان زده است خدایا پناه می‌برم از این همه دروغ، از زرند به سمت سیریز و بافق که حرکت می‌کنیم یک نمازخانه و دستشویی ندارد و مسافران اذیت بودند من فکر کردم دراین محل مسجدی بسازم که چندتا دستشویی داشته باشند تا مردم از زرند به سمت بافق می‌روند جایی برای استراحت و نماز باشد، وقتی پیگیری کردیم گفتند مسجد باید در قالب مجتمع رفاهی باشد. چقدر دوندگی کردیم تا مجوز آن را گرفتیم، ولی از بس حرف و حدیث پشت سر ما زیاد شد کنار گذاشتیم و از خیر آن گذشتیم. الان هم مجوز آن باطل شده است و تمام شده است. گفتند ایشان آمده است بیمه یک نفر را قطع کرده است و پسر خودش را در فولاد گذاشته است مسئول فضای سبز! من بافت بودم که پسر من هم مثل هفت هزار نیروی دیگر امتحان داده است و گزینش شده است و مصاحبه رفته است و یک کارمند جزء است، کدام فضای سبز؟ به والله قسم اگر حتی یک نفراز فامیل بنده در فولاد باشد. اگر بود همین الان اخراج کنید. من دلیل این همه دروغ و نامردی را نمی‌دانم. البته افرادی که این شایعات را درست می‌کنند، برای من شناخته شده هستند و می‌دانند سینه من هم گنجینه اسرار آن‌هاست، اگر فاش کنم بسیاری ازمسائل روشن می‌شود ولی این کار را نمی‌کنم. اسناد خلاف‌های آن‌ها در دست من می‌ماند و من آن‌ها را افشا نمی‌کنم و با کرامت رد می‌شوم. همین قدر بدانید امام جمعه شما نه خورده و نه برده است؛ عرض کنم خدمت‌تان من یک زمانی می‌خواستم خانه‌ای در شهر زرند بخرم که یکی از دوستان خانه داشت و نشان من داد و من نپسندیدم. گفت بیا کار تولیدی انجام بدهیم من و پدرم گاوداری داریم. او قصد دارد سهم خودش را بفروشد شما آن را بخر. ما هم طبق فرمایش رهبر معظم دیدم کار تولیدی است، قبول کردیم که اگر یک نفر هم سرکار برود خوب است و حداقل برای یک خانواده برکت است، البته دامداری ما تنها چندتا گاو دارد و کوچک است که ۱۰ تا گاو دارد که یکی از آن‌ها را ذبح کردیم و مراسم برگزار شد، در مساجد شیر و در حوزه علیمه خواهران درزمستان شیر مجانی توزیع کردیم. چرا این‌ها دروغ می‌گوید؟ من و پدرم فقیر نبودیم و دست من در جیب خودم بوده است، یک کار تولیدی راه انداختم باید اینقدر دروغ بگویند؟ بنده از جایی دزدی نکردم حالا پولی داشتم یا خانه‌ای داشتم و فروختم تا کار تولیدی راه بیندازم، یک بار شایعه کردند این‌ها از آب چاه استفاده می‌کند، لوله کشی هزینه زیادی دارد ما حدود ۲۰-۱۵ میلیون هزینه آب دادیم لوله‌ی ۲.۵ آوردند و نصب کردند ولی به دروغ گفتند لوله چاه است، حرف‌ها و تهمت‌های عجیب و غریب! یک خواهشی از همه شما دارم: این حرف و حدیث‌ها تمام شدنی نیست، مردم خودشان باید هوشیار باشند و متوجه باشند که فریب شایعات را نخورید، به قدری تهمت زدند. مثلاً گفتند ایشان ویلا ساخته است، یکی از دوستان که به خانه ما آمده است می‌گفت: خانه مادر من ۴۰ سال پیش ساخته شده است از ساختمان تو بهتر است، نامه به شورای سیاستگذاری زدند که فلانی ویلا و استخر ساخته است و در استخر شیشه کاری کرده است و ماهی دارد، خانواده ما ارث دارد ما هم ملک داریم از همین خانه‌های ضد زلزله ۶۰ متری ساختیم، چرا دروغ می‌گویید؟ مثلا ما در دفتر امام جمعه به صورت فصلی روحانیون را دعوت می‌کردیم که نامه نوشتند امام جمعه مجلس شاهانه برای روحانیون گرفته است. آقای مصطفوی پدر شهید یک روز عصبانی به من گفت: که ما از شما توقع نداشتیم شما از ذوب آهن ماشین گرفته‌اید که کار شخصی انجام بدهید. گفتم من ماشین از جایی نگرفتم. یک وانت شخصی بود که به قیمت ۱۲ میلیون از تهران خریداری کردم و کارهای مصلی را هم با آن انجام می‌دهم و حتی در راهپیمایی‌ها هم ازآن استفاده می‌کنم، برای چه دروغ و تهمت می‌زنید؟

اگر امروز نمی‌خواستم خداحافظی کنم سر شما را به درد نمی‌آوردم، الان هفت سال است که این مسائل دروغ را تحمل می‌کنم! ولی همین مقدار کافی است من از مقام معظم رهبری که سرور ما و پدر ماست تشکر کنم، از ریاست محترم شورای سیاستگذاری و معاونین محترم‌شان، از نماینده معزز ولی فقیه و امام جمعه محترم کرمان حاج آقای علیدادی، از دفتر شورای سیاستگذاری که باز هم به ما اعتماد کردند و حکم دیگری برای ما زدند، تشکر می‌کنم. با این سن و سال دیگر برای من مهم نیست که کجا بروم. من پدر و مادر پیری دارم و برادر شهید هستم، پیشنهاد جیرفت و شهرهای دیگر بود که من گفتم نزدیکترین جا کجاست. گفتند چترود. همانجا را انتخاب کردیم تا بتوانیم بیشتر به پدر و مادرم رسیدگی کنیم و احوالی از آن‌ها بپرسیم. ان شاالله خدا عمر طولانی به آن‌ها بدهد تا زنده هستند ما هم نوکر آن‌ها هستیم، وظیفه ما سربازی است به امام حسین قسم و به حضرت زهرا قسم اگر به من بگویند از طرف ولایت گفته شده است: شما لب مرز برو و کفش سربازان را جفت کن، اگر سر سوزن ناراحت بشوم، برای من فرقی ندارد. ان شاالله بتوانیم با دعای خیر شما مردم خدمت کنیم، از همه کسانی که در این سال‌ها با من همکارب کردند، از نماینده سابق و نماینده امروز و ائمه جمعه گذشته و ائمه جمعه موقت، از فرماندار سابق و امروز، از همه مدیران و مسئولین، نیروی انتظامی و سپاه و همه عزیزانی که خدمت کردند از فولاد و واگن‌سازی و کارخانه‌های دیگر هم تشکر می‌کنم. ما می‌خواستیم در مصلی جوشکاری کنیم که یک بنده خدایی رایگان اکسیژن را برای ما آورد که از همه تشکر می‌کنم و دست آن‌ها را می‌بوسم، همه کمک کردند تا مصلی این بنای خیر، آبرومند گذاشته شد، از همکاران خودم در دفتر امام جمعه هم صمیمانه تشکر می‌کنم.

هر آغازی پایانی دارد و هر آمدی رفتنی دارد. من الان هفت سال امام جمعه زرند هستم و طبیعی است که باید جابجا بشوم، خودم دوست دارم جابجا بشوم. شاید برخی از مسائل پیاز داغش زیاد شده باشد، مهم نیست هرچه گفتند مهم نیست، من فقط نگران تشویش اذهان عمومی نسبت به این جایگاه بودم. از همه دست‌اندکاران نماز جمعه و مدیران شهرستان تشکر می‌کنم. انصافاً مدیران شهرستان انسان‌های پاک، دلسوز و زحمت‌کشی هستند، از همه روحانیون شهرستان و از روسای دانشگاه‌ها و ادارات، بخشداران و شهرداران که خیلی در قصه مصلی و امورات دیگر به ما کمک کردند، از ریاست محترم دادگاه و دادستان محترم، قضات محترم، اوقاف، سازمان تبلیغات اسلامی نیز تشکر می‌کنم. خدا ان شاالله عاقبت همه ما را ختم بخیر بگرداند، آخرین کلام و صد کلام راز پیشرفت شهرستان وحدت و همدلی برادری و برابری است و جز این راهی ندارد، همه شما انقلابی هستید؛ هیچکس نمی‌تواند ادعا کند فقط او انقلابی است. مردم درانتخابات شرکت می‌کنند چون ولایت را دوست دارند و با دشمن دشمن هستند این یعنی انقلابی هستند، انقلابی یعنی انصار خدا، حزب الله یعنی شما مردم؛ بنابراین جریان انقلاب یعنی جریان شما مردم. همه به رئیس جمهور محترم کمک کنید، از این فرصت استفاده کنید ظرفیت نماینده خیلی زیاد است با او همکاری داشته باشید و همه دست به دست هم بدهید تا شهر پیشرفت کند، ان شاالله امام جمعه عزیز هم که بیاید وضع بهتر می‌شود؛ کوشش کنید تعصب داشته باشد روی این مطلب، خط قرمز همه پیشرفت شهرستان باشد، مانند اصفهانی‌ها، حزب چپ و راستی و اصولگرا و اصلاح طلب دارند ولی تا جایی با هم اختلاف می‌کنند که شهرستان و استان آن‌ها ضرر نکند، اگر استان ضرر کند اختلاف را کنار می‌گذارند. الحمدالله کارهای خوبی در شهرستان صورت گرفته است، خدا همه شما را خیر بدهد.

انتهای پیام/