با برکت ترین نوزاد را بشناسید

خدا را شکر که ما را از نور خودش آفرید و ما را از میان تمام خلقش برگزید و ما را امین بر خلق و وحیش قرار داد.

SMALL EMAM JAVAD (3)به گزارش صدای زرند، شب دهم ماه رجب شب ولادت با میمنت امام جواد (علیه السلام)  است، چند تن از امامان ما در سنّ کودکی به امامت رسیده‌ اند؛ امام جواد (علیه السلام ) در ۹ سالگی و امام هادی(علیه السلام)  در ۸ سالگی و امام زمان (عجّل ‌الله‌ تعالی ‌فرجه ‌الشّریف) در ۵ سالگی.

 

وقتی امام جواد (علیه السلام) از مادر متولّد شد پدر بزرگوارش امام رضا (علیه السلام) فرمود:
(هذا المُولُودُ المُبارَکٌ لَمْ یُولَد فِی الاِسلامِ، مَولُودٌ اَعْظَمُ بَرَکَهً مِنهُ عَلی شیعَتِنا)؛
این نوزاد مبارکی است که در اسلام مولودی با برکت ‌تر از او بر شیعه‌ ی ما تولّد نیافته است.

 

سرّ آن این بود که امام رضا (علیه السلام)  تا ۴۵ سالگی فرزند دار نشده بود و همین موجب پیدایش شبهه ‌ای در اذهان مردم شده بود، چون شیعه معتقد است که غیر امام حسن مجتبی (علیه السلام)  بقیّه‌ی امامان هر امامی فرزندش امام بعد از خودش می ‌باشد تا امام دوازدهم. یعنی از نشانه‌های امامت هر امامی فرزند دار بودن اوست و چون امام رضا (علیه السلام)  به سنّ کهولت رسیده و فرزند دار نشده است از اینرو امامت امام رضا (علیه السلام) در اذهان برخی از مردم زیر سؤال می‌ رفت و قهراً امامت امامان قبلی هم مورد شکّ و تردید قرار می ‌گرفت تا به رسالت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می ‌رسید اساس اسلام متزلزل می ‌گشت و برای دشمنان اسلام نیز بهانه‌ی خوبی پیدا شده بود.

 

این شبهات دامن گسترده بود و روز به روز گسترده ‌تر می‌ شد. گاهی شفاهاً از امام رضا (علیه السلام) می ‌پرسیدند: امام بعد از شما کیست؟ آن حضرت جواب می ‌داد: پسر من امام بعد از من است. آنگاه می ‌فرمود: آیا ممکن است کسی که پسری ندارد با جرأت تمام بگوید: پسر من امام بعد از من است. ولی مطمئن باشید که به همین زودی فرزند دار می‌ شوم و او امام پس از من خواهد بود.

 

این سؤال و جواب‌ها کتباً و شفاهاً ادامه داشت تا امام جواد (علیه السلام)  از مادر متولّد شد و به تمام این تشکیکات و شبهه ‌پرانی‌ها خاتمه داد و اساس رسالت و امامت را تحکیم کرد و لذا امام رضا (علیه السلام )  فرمود:

 

(هذا المُولُودُ المُبارَکٌ لَمْ یُولَد فِی الاِسلامِ، مَولُودٌ اَعْظَمُ بَرَکَهً مِنهُ عَلی شیعَتِنا)؛
این نوزاد مبارکی است که در اسلام مولودی با برکت ‌تر از او بر شیعه‌ی ما تولّد نیافته است.

 

 

انفعال شدید قیافه ‌شناسان از مشاهده‌ی جمال امام جواد (علیه السلام )

 

بعد از تولّد ایشان نیز باز دشمنان بهانه ‌جو دست بردار نبودند و از امام رضا (علیه السلام)  سؤال می ‌کردند: امام بعد از شما کیست؟ امام (علیه السلام)  در پاسخ اشاره به کودک سه ساله‌اش می ‌کرد و می ‌فرمود: امام بعد از من همین کودک است. آنگاه برای رفع شبهه از فکر آنها استدلال به آیات قرآن راجع به نبوّت حضرت عیسی‌ (علیه السلام)  نوزاد در آغوش مادرش می ‌کرد و می ‌فرمود: طبق آیه‌ی قرآن حضرت عیسی (علیه السلام )  نوزاد در گهواره بود که در مقام دفاع از حریم عفّت مادرش به سخن درآمد و:

(قالَ إنِّی عَبْدُ اللهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیّاً‌) ( سوره‌ی مریم،آیه‌ی۳۰)
گفت: حقیقت اینکه من بنده‌ی خدا هستم که به من کتاب داده و مبعوث به نبوّتم کرده است.

 

وقتی یک کودک نوزاد صلاحیّت نبوّت داشته باشد، آیا استبعاد دارد که یک کودک سه ساله هم صالح برای امامت باشد؟!

 

ولی باز دشمنان لجوج معاند دست بردار نبودند و بهانه‌ی دیگری پیش کشیدند و گفتند: امام رضا (علیه السلام)  برای اینکه خود را فرزند دار نشان بدهد بچّه ‌ای از خانواده ‌ای گرفته و آن را به خودش نسبت داده، پسر خوانده ‌اش ساخته است. این بچّه مال خودش نیست. آنگاه برای محکم‌ کاری حرف خودشان سراغ قیافه ‌شناسان رفتند.

 

آنها کسانی بودند که با نگاه به چهره و قیافه‌ی بچّه و پدرش تشخیص می ‌دادند که این بچّه از این پدر هست یا نیست. آنها را آوردند در گذرگاهی که امام جواد (علیه السلام) سر ساعت معیّن دست در دست خدمتکارش از آنجا عبور می ‌کرد نگه داشتند. آن روز امام جواد (علیه السلام) کودک دو ساله‌ای بود، همین که امام جواد (علیه السلام) از جلو آنها عبور کرد، آنها تا چشمشان به چهره‌ ی نورانی آن حضرت افتاد آنچنان دگرگون شدند که روی خاک به سجده افتادند و گفتند:

 

(وَیْحَکُمْ اَ مِثْلَ هذا الْکَوکَبِ الدُّرِّیِّ وَ النُّورِ الزّاهر، تُعْرِضُونَ عَلی مِثْلِنا ؟ هذا وَ اللهِ الْحَسَبُ الزَّکیُّ وَ النَّسَبُ الْمُهَذَّبُ الطّاهِرُ…. وَ اللهِ ما هُوَ اِلّا مِنْ ذُرّیَّهِ النَّبیِّ وَ اَمیرالْمُؤمِنین علیهما السلام ) مناقب ابن شهر آشوب، جلد۴، صفحه‌ی۳۸۴.

 

 

ای مردم! وای بر شما این ستاره‌ی درخشان را به ما عرضه می ‌کنید این به خدا قسم! پاکی و عظمت نسب از چهره ‌اش پیداست… به خدا قسم! او جز از ذرّیه‌ی رسول خدا و علی امیرالمؤمنین (علیهما السلام)‌  نیست.

 

خطبه‌ی غرّای امام جواد (علیه السلام ) در دو سالگی

 

در این موقع امام جواد (علیه السلام) احساس کرد که لازم است چند جمله ‌ای صحبت کند و گوشه‌ ای از مقام ولایت خود را نشان مردم بدهد، این بود که دست خود را از دست خدمتکار خود کشید و روی یک پلّه‌ی بلندی ایستاد و این کودک دو ساله شروع به صحبت کرد:

 

(اَلْحَمدللهِ الَّذِی خَلَقَنا مِنْ نُورِهِ وَ اصْطَفانا مِنْ بَرِیَّتِهِ وَ جَعَلَنا اُمَناءَ للهِ عَلی خَلْقِهِ وَ وَحْیِهِ)؛
خدا را شکر که ما را از نور خودش آفرید و ما را از میان تمام خلقش برگزید و ما را امین بر خلق و وحیش قرار داد.

 

و بعد خطاب به مردم فرمود:
(مَعاشِرَ النّاسِ اَنَا مُحَمّد بْنِ عَلیّ الرّضا وَ ابْنُ مُوسیَ الکاظِم وَ ابْنُ جَعْفَرِ الصّادِق)؛
ای مردم! من اسمم محمّد است و پسر علی ‌رضا هستم، پدر من پسر موسی کاظم است و او پسر جعفر صادق است.

 

همین طور یکی یکی از پدران خود اسم برد تا رسید به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و فاطمه‌ی زهرا (علیها السلام) و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)  آیا درباره‌ی نسب مثل منی باید تردید داشته باشید و قیافه‌‌ شناسان برای شناسایی من بیاورید.

 

(اِنّی وَ اللهِ اَعْلَمُ ما فِی سَرائِرِهِمْ وَ خَواطِرِهِمْ وَ اِنّی وَ اللهِ لَاعْلَمُ النّاسِ اَجْمَعینَ بِما هُمْ اِلَیْهِ صائِرُونَ)؛
به خدا قسم! من می‌ دانم آنچه مردم در باطن و نیّت‌های خود دارند و از همه‌ی مردم به تحوّلات و آینده‌ای که دارند آگاهترم.

 

(وَ اَیْمُ اللهِ لَوْ لا تَظاهُرُ الْباطِلِ عَلَیْنا وَ غَوایَهُ ذُرِّیَّهِ الْکُفْرِ وَ تَوثُّبُ اَهْلِ الشَّرْکِ وَ الشَّکِّ وَ الشَّقاقِ عَلَیْنا لَقُلْتُ قَولاً یَعْجَبُ مِنْهُ الاَوَلُّونَ وَ الاخِرُونَ)؛
به خدا قسم! اگر نبود شرایطی که پیش آمده و ما ناچاریم که سکوت کنیم… هر آینه سخنی می ‌گفتم که اوّلین و آخرین را به تعجّب وا می ‌داشتم.

 

(ثُمَّ وَضَعَ یَدَهُ عَلی فَمِهِ وَ قالَ یا مُحَمّدُ اصْمِتْ کَما صَمَتَ آبائُکَ وَ اصْبِر کَما صَبَرَ اُولُوالْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ)؛
آنگاه دست خود را بر دهان خود گذاشت و گفت: ای محمّد! ساکت باش همانطور که پدرانت ساکت شدند، صبر کن آنطور که پیامبران و رسولان اولواالعزم صبر کردند.

 

بعد از بلندی پایین آمد و دستش را به دست خدمتکار خود داد و به راه افتاد و مردم با حیرت و تعجّب نگاه می ‌کردند و راه باز می ‌کردند و می‌ گفتند:
(…اللهُ أعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ…)؛ سوره‌ی انعام، آیه‌ی۱۲۴
…خدا بهتر می ‌داند که چه کسانی را برای پیشوایی مردم برگزیند…

 

اللّهمّ عجّل فرج مولانا صاحب الزّمان و اَظهِر به دینک و اَحی به سنّه نبیّک واجعلنا من اعوانه واَنصاره و من المنتظرین لظهوره.
والسّلام علیکم و رحمه الله و برکاته/روضه نیوز

 

برگرفته از جزوه صفیر هدایت شماره ۲  تفسیر سوره کهف  ( آیت الله سید محمد ضیاء آبادی )

 

 

انتهای پیام