دکتر ریاحیان، پژوهشگر و باستان‌شناس:

قلعه‌دختر جادۀ زرند شاید ذخیره‌گاه آب بوده است

در حاشیه‌ی جاده‌ی کرمان ـ زرند (خراسان) قلعه‌ای تاریخی واقع شده که تقریبا ناشناخته مانده است. این قلعه هم به‌نام «قلعه‌دختر» معرفی می‌شود و رضا ریاحیان، پژوهشگر و باستان‌شناس که درباره‌ی آن بررسی‌هایی داشته است، می‌گوید می‌تواند به‌عنوان یکی از مقاصد جدید گردشگری کرمان معرفی شود به‌ویژه اینکه در فاصله‌ی کوتاهی از شهر کرمان قرار […]

در حاشیه‌ی جاده‌ی کرمان ـ زرند (خراسان) قلعه‌ای تاریخی واقع شده که تقریبا ناشناخته مانده است. این قلعه هم به‌نام «قلعه‌دختر» معرفی می‌شود و رضا ریاحیان، پژوهشگر و باستان‌شناس که درباره‌ی آن بررسی‌هایی داشته است، می‌گوید می‌تواند به‌عنوان یکی از مقاصد جدید گردشگری کرمان معرفی شود به‌ویژه اینکه در فاصله‌ی کوتاهی از شهر کرمان قرار دارد.

به گزارش صدای زرند، قدمت این قلعه، بنا به برآوردهای ریاحیان، به قرن‌های هشتم و نهم هجری‌قمری می‌رسد و احتمالا تا دوران صفویه و قاجاریه نیز مورد استفاده بوده است. از جالب‌ترین ویژگی‌های این قلعه، نفوذ ناپذیری آن است.

عمده‌ی قلعه‌هایی که در ایران، نام «دختر» دارند شبیه به این قلعه دست‌نیافتنی هستند یعنی براساس بستر طبیعی، از سه جهت غیرقابل نفوذ بوده و آن تک مسیر دسترسی نیز محصور و حفاظت‌ شده بوده است. این قلعه هم، واجد چنین ویژگی‌هایی است و در مکان‌یابی آن، چنان مدبرانه عمل شده که نفوذناپذیری را به یکی از ویژگی‌های شاخص آن تبدیل کرده است.

همچنین، در داخل آن، به گفته‌ی ریاحیان، حوض‌انبارهایی نسبتا بزرگ وجود دارد که ساختار آن، این احتمال را پیش آورده که این قلعه، صرف نظامی نبوده بلکه به‌عنوان محلی برای ذخیره‌ی آب مورد استفاده بوده است که تعدادی افراد نظامی از آن محافظت می‌کردند.

برای اینکه درباره‌ی معماری و حدس‌وگمان‌هایی که درباره‌ی کاربری قلعه‌دختر جاده‌ی زرند که ریاحیان پیشنهاد می‌کند به اسم جاده‌ی خراسانی معرفی شود، بیش‌تر بدانید، خواندن این گزارش را ادامه دهید.

در ادامه‌ی سلسله برنامه‌های انجمن صنفی راهنمایان گردشگری استان کرمان که برای معرفی بناها و آثار تاریخی استان و به‌صورت برنامه‌ی زنده‌ی اینستاگرامی برگزار می‌شود، دکتر رضا ریاحیان این‌بار از قلعه‌دختر جاده‌ی خراسانی گفت. اطلاعاتی که او ارائه کرد را براساس مشاهدات میدانی کسب کرده است و هنوز پژوهش‌های عمیق علمی درباره‌ی آن انجام نشده است.

ریاحیان ابتدا به وجه تسمیه دختر برای چنین قلعه‌هایی اشاره کرد و قبل از آن، یادآور شد: «بنده معتقدم در معرفی آثار تاریخی اینکه نام آن اثر چیست و چه می‌تواند باشد؛ اهمیت ثانویه دارد. در کرمان، ما تپه‌ا‌ی باستانی مربوط به هزاره‌ی پنجم پیش از میلاد داریم که به اسم تپه‌یحیی معرفی می‌شود؛ اینکه واژه‌ی یحیی از کجا آمده خود داستانی دارد و این وضعیت درباره‌ی اکثر بناهای ما وجود دارد».

وی سپس توضیح داد: «در کل ایران، به اکثر قلعه‌هایی که بستر طبیعی آن طوری است که آن را دست‌نیافتنی کرده و ورود به آن‌ها سخت است قلعه‌دختر می‌گویند. یکی از معروف‌ترین این نوع قلعه‌ها، در جاده‌ی فیروزآباد در استان فارس قرار دارد که براساس منابع و اطلاعات موجود، می‌گویند ساکنان این قلعه، دخترانی بوده‌اند که از معبد الاهه‌ی آناهیتا که در شهر بیشابور است، حفاظت می‌کرده‌اند. این قلعه، بعدها به «قلعه ناهید» تغییر نام داده اما در دوره‌ی اسلامی، واژه‌ی قلعه‌دختر به آن اطلاق شده است. در دوران اسلامی، روایات و داستان‌های مختلفی نیز درباره‌ی قلعه‌دختر بوده مثلا اینکه ۴۰ دختر در آن زندگی می‌کرده‌اند».

ریاحیان با بیان اینکه در کل، در فرهنگ ما ایرانی‌ها وقتی یک زن، کار مهمی را انجام می‌دهد عظمت و کارایی آن بیش‌تر نشان داده می‌شود، اضافه کرد: «عمده‌ی قلعه‌هایی که در ایران، واژه‌ی دختر را دارند دست‌نیافتنی هستند یعنی براساس بستر طبیعی، از سه جهت غیرقابل نفوذ هستند و آن مسیر تک دسترسی نیز محصور و حفاظت ‌شده است».

وی گفت: «محققان مردم‌شناس و کسانی که در حوزه‌ی وجه تسمیه کار می‌کنند شاید از جهات دیگری نیز به این موضوع بپردازند ولی ما الان بیش‌تر همین مکان‌یابی و دور از دسترس بودن و حفاظت از الاهه آناهیتا را به آن ربط می‌دهیم».

این پژوهشگر و دکترای باستان‌شناسی سپس بیان کرد: «سرزمین‌های کرمان و خراسان همیشه در ارتباطات فرهنگی بوده‌اند و در مسیر کرمان به سمت راور و خراسان، کاروانسراهای متعددی نیز شکل گرفته و این مسیر معروف به جاده‌ی خراسان است، برای همین، پیشنهاد داده‌ام که این قلعه به همین نام خوانده شود».

به گفته‌ی ریاحیان، یکی از منابعی که تاکنون درباره‌ی این قلعه نوشته شده، کتاب قلعه دختر ۲ حوض دق است که مرکز کرمان‌شناسی آن را منتشر کرده است. آقای پیمان سلیمانی نیز مقاله علمی‌پژوهشی درباره‌ی آن منتشر کرده با عنوان «معماری قلعه‌دختر دوم کرمان». همچنین، دانشجویان و محققان دیگری نیز به آن پرداخته‌اند.

او گفت که آنچه درباره‌ی این قلعه می‌گوید اما براساس شواهد میدانی است که اولین‌بار، به اتفاق آقای تجربه‌کار در سال ۱۳۸۸ و متعاقب آن، چندین مرحله در سال‌های بعد، از آن بازدید کرده است.

در ادامه، توضیحات ریاحیان درباره‌ی تاریخچه، معماری و کاربری قلعه‌دختر جاده خراسانی را می‌خوانید.

ریاحیان درباره‌ی قدمت آن توضیح داد: «براساس آنچه که معماری قلعه به ما نشان می‌دهد مربوط به دوران اسلامی است؛ شاید شالوده‌ی اصلی این بنا در دوران تاریخی باشد ولی براساس فرم معماری و ابعاد خشت‌ها و حصار آن، می‌توان گفت که مربوط به دوران اسلامی است. خیلی دقیق‌تر بخواهم بگویم، براساس شواهد میدانی، سفال‌های مربوط به قرن هشتم و نهم هجری در آن مشاهده کردیم اما به این پرسش که تا چه زمانی مورد استفاده بوده، هنوز جواب قطعی نمی‌توان داد. پیش‌بینی این است تا دوران صفویه و قاجاریه کاربری داشته است چون، وقتی بنایی مربوط به دوران تاریخی و پیش از تاریخ و قرون اولیه‌ی اسلامی باشد به‌دلیل تخریب‌های ناشی از عوامل طبیعی می‌توان تشخیص داد که مربوط به خیلی دوران قبل بوده است ولی در این قلعه، شواهدی وجود دارد که این احتمال را قوت می‌بخشد که احتمالا تا دوره‌ی صفویه و قاجاریه مورد استفاده بوده است».

او درباره‌ی معماری قلعه اظهار کرد: «این قلعه، بر روی بستر طبیعی صخره‌ای قرار گرفته که از شرق و غرب و جنوب غیرقابل دسترس و نفوذ است، در واقع، بستر طبیعی آن دیواره‌ای مستقیم ایجاد کرده که جز با صخره‌‌نوردی امکان دسترسی ندارد. تنها از جهت شمالی قابل دسترس است و از سمت زرند به کرمان که می‌آیید نمای حصار اصلی آن را می‌بینید اما همین حصار، خود مانعی برای دسترسی آسان از این سمت به قلعه شده است».

وی با بیان اینکه به‌طور کلی ساختار معماری و طبیعی آن شبیه اکثر قلعه دخترهای ایران است، ادامه داد: «اگر جست‌وجوی اولیه‌ای درباره‌ی قلعه‌های ایران و کرمان داشته باشید می‌بینید قلعه، یک در ورودی دارد و دو برج در طرفین آن است. دروازه‌ی ورودی قلعه‌دختر جاده خراسانی، یک برج است اما در زوایه‌ای قرار گرفته که مخفی است و با ادبیات امروزی، نوعی پدافند غیرعامل ایجاد کرده‌اند».

یکی دیگر از ویژگی‌های این قلعه، به گفته‌ی ریاحیان این است که: ورودی به این قلعه از یک برج صورت می‌گیرد اما ورودی این برج و قلعه در نمای اصلی نیستند و مخفی‌اند. کسی از روبه‌رو به آن نگاه کند در نگاه اول، دروازه‌ی ورودی به آن نمایان نیست.

بنا به آنچه که ریاحیان توضیح داد، از سمت شمال یعنی تنها مسیر دسترسی بخواهیم وارد این قلعه شویم، پس از عبور از این حصار به یک دره می‌رسیم که در انتهای آن صخره‌ای صاف قرار گرفته و در واقع یک بن‌بست است که عبور از آن، نیاز به سنگ‌نوردی دارد. این مسیر که طی شود، تازه به یک راه دسترسی می‌رسیم که خود سازندگان آن را طراحی و ایجاد کرده‌اند. در طول این مسیر نیز، به دلیل بستر طبیعی که مسیر باریک و طولانی است برای ورود به قلعه، باید آن را دور زد تا به جبهه‌ی شرقی رسید. ریاحیان گفت: «این مسافت نشان می‌دهد برای تسخیر قلعه، مسافت طولانی‌ای در یک مسیر کم عرض و خطرناک باید طی می‌کردند تا به قسمت اصلی آن برسند».

ریاحیان ادامه داد: «یکی از ویژگی‌های مهم درباره‌ی این قلعه که تاکنون به آن توجه چندانی نشده است این است که در بالای قلعه، ۳ حوض‌انبار آب به همراه چهار حوضچه و فضاهای معماری وجود دارد. در نگاه اول فکر می‌کنید این حوض‌ها، فقط مخزن آب هستند که آب‌ ناشی از نزولات جوی را ذخیره می‌کردند در صورتی که بعدازحوض‌انبارها، حوضچه‌هایی تعبیه شده که آب با عبور از آن، تصفیه می‌شده و وارد حوضی در انتهای مسیر می‌شده است. این، نشان می‌دهد که آب عبوری از این مسیر، برای شرب استفاده می‌شده است یعنی برخلاف تصور که فکر می‌کنیم این بنا هم، یک قلعه‌ی نظامی است، این قلعه به یک ذخیره‌گاه آب شباهت دارد و احتمالا، تعداد معدودی نیز در آن زندگی می‌کردند».

وی با بیان اینکه طول این حوض‌انبارها، حدود ۱۰ متر و عرض‌شان پنج متر و ارتفاع آن پنج متر است، اظهار کرد: «این ابعاد نشان می‌دهد که حجم زیادی از آب در این قلعه‌ها ذخیره می‌شده و با توجه به اینکه وسعت خود قلعه هم چندان بزرگ نیست، می‌توان حدس زد ساکنان زیادی نداشته و احتمالا استفاده‌ی این آب فقط برای کسانی که در قلعه زندگی می‌کردند نبوده است».

ریاحیان ادامه داد: «درباره‌ی اینکه قلعه چه کاربری داشته است، دو فرضیه مطرح است: یکی اینکه در دوره‌ای که ساخته شده مربوط به قوم یا قبیله‌ای بوده که از نظر سیاسی و اجتماعی مورد قبول حکومت مرکزی نبوده اند و برای بقای خود احتمالا جنگ‌های نامنظمی را شکل می‌دادند مثلا در ایامی، شورش‌هایی علیه حکومت‌های مرکزی و محلی انجام می‌دادند و سپس، به این قلعه پناه می‌آورده‌اند. فرضیه‌ی دوم این است که این قلعه، ذخیره‌گاه آب برای موارد اضطراری بوده است که مثلا اگر حکومت مرکزی و از جمله کرمان دچار کم‌آبی شد، از این ذخیره‌گاه مطمئن آب استفاده کند».

این پژوهشگر گفت: «همچنین، از آن‌جایی که ما قلعه‌هایی مثل الموت را داریم که از معروف‌ترین قلعه‌های اسماعیلیان است، این فرضیه نیز درباره‌ی قلعه‌دختر جاده‌ خراسانی مطرح است که شاید این قلعه هم مربوط به همین قوم بوده باشد».

ریاحیان سپس، با تاکید بر اینکه باید برای شهر کرمان مقاصد جدید گردشگری تعریف کنیم و گردشگر را مدت زیادی در کرمان نگه داریم، افزود: «این قلعه، یکی از این جاذبه‌هاست که فکر می‌کنم هم پتانسیل آن را دارد و هم در فاصله‌ی نزدیکی از شهر کرمان قرار دارد می‌تواند یکی از مقاصد جدید گردشگری باشد».

انتهای پیام/

منبع : فردای کرمان