یادداشت سردبیرالرعایا:

طرح تفکیک شعبان بی مخ ها – بخش دوم

در یک نوشته از سری یادداشت‌های بخش سردبیرالرعایا به تشریح و تفسیر پیرامون “شعبان بی مخ ها” پرداختیم که در این یادداشت، بخش دوم و پایانی پیرامون شعبان بی مخ نوع دوم به رشته تحریر در آمده است.

در یک نوشته از سری یادداشت‌های بخش سردبیرالرعایا به تشریح و تفسیر پیرامون “شعبان بی مخ ها” پرداختیم که در این یادداشت، بخش دوم و پایانی پیرامون شعبان بی مخ نوع دوم به رشته تحریر در آمده است.

صدای زرند – سردبیرالرعایا: به گزارش تفکیکَتُ الرعایا، طرح تقسیم سازی و تفکیک نمایی شعبان بی مخ ها به جهت تنویر افکار خصوصی اعلام گردید.

بدون مقدمه، نکبت بارترین تندیس شعبان بی مخ نوع دوم تعلق می‌گیرد به “عمر سعد” که هرگز به حکومت ری نرسید…

و اما اندر احوالات شعبان بی مخ نوع دوم آنگونه که راویان و مورخان بر لوح زرین عبرت نگاشته‌اند همین بس این افراد عموماً خوش تیپ هستند و به نوعی دائم الکُت و شلوار می‌باشند و قطعاً نمی‌توانند قداره به دست باشند. اینان در حال حاضر با مدرک تحصیلی فوق دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس و تعداد معدودی دکترا در انظار عمومی و خصوصی ظاهر می‌شوند.

بعضی از این افراد به یکباره و به صورت پرشی از مقطع دیپلم به لیسانس جهش نموده اند، اما هرگز بر صندلی دانشگاه شهر برای آموختن علم جلوس نیافته اند.

در باب زُهد و تَقوی همین نکته کفایت تفسیر است که گروهی از اینان خود را دل سوخته و خادم هیئتی نشان می‌دهند و گروهی در حفظ تعدادی اشعار، آیات، حدیث و روایت آنچنان می‌کوشند تا آغازین و خاتمه کلامشان رنگ و بوی معنوی به خود گیرد تا عوام شیش دنگ حواسشان به جمال و کلام شان دوخته شود.

شعبان بی مخ های نوع دوم، خود را خدای کار، تلاش، همت و اندیشه می‌دانند و مسلط به زبان‌های رایج و زنده کشور من جمله چَرب زبانی، چِرت زبانی و اندکی گُنده زبانی می‌باشند و در باب تسلط بر زبان انگلیسی، عربی و فرانسه همین بس که اسباب خنده دوستان و دشمنان را فراهم می‌نمایند.

این افراد در سیستم‌های کاری دنبال رسیدن به والاترین جایگاه سازمانی می‌باشند و هر شب در خواب‌ها ی سنگین خود نیمه نگاهی به جایگاه ریاست جمهوری، وزارت، استانداری، مدیرکلی، نمایندگی، فرمانداری، معاون فرمانداری، شهرداری و بخشداری را دارند ولی در ساعات اداری و در محضر دوستان و همکاران با ادای سوگند به ۱۲۴ هزار پیغمبر و ۱۴ معصوم خود را خادم مردم می‌نامند و ابراز اَکید می‌دارند که هرگز علاقه ای به پُست معاون فرماندار، شهردار، شورا و بخشدار نداشته و نخواهند داشت، تا جایی که برخی از این دوستان در واگویه های خود معترف گشته اند که قسمت هایی از بدنشان به این پست ها حساسیت داشته و بیرون ریخته است که عارضه زگیل خوش خیم در اعضاء و جوارح ایشان نمونه‌ای شاهد از این دست است.

این شعبان های بزرگوار در وقت‌های غیراداری مشغول چانه زنی، لابی گری و ترسیم نقشه های بشر دوستانه و شهر دوستانه خود هستند تا از طریق چاکران و نوکران سینه چاک خود یا بهتر بگویم همان “شعبان بی مخ های نوع اول” انتشار یابند که معمولاً با ارسال اخبار و عکس‌هایی از فعالیت های غیر ریاکارانه آن بزرگوار که به صورت کاملاً اتفاقی سه چهارم عکس را اشغال نموده است و در ادامه تمجیدهای از قبیل: عزت شهری، عشقی، رئیس تویی و بقیه اداتو در میارن و غیره، در فضاهای مجازی و غیرمجازی پخش می‌گردد تا شعبان بی مخ نوع دوم کمی تا قسمتی باد شود یا به اصطلاح گُنده شود.

شعبان بی مخ های یاد شده به واسطه باد شدن های الکی، سوتی های گنده ای می‌دهند و از خط قرمزها چنان عبور می‌کنند که در جاده خاکی با گرد و غباری فراوان چپکی می‌شوند و قامتشان به یکباره می‌سوزد اما خودشان به علت داغ بودن در صحنه تصادف بر این باور نیستند و همچنان خواب سنگین می‌بینند.

اما در ادامه این سناریو که از این قسمت به بعد تقریباً محرمانه می‌باشد و به قلم مدیریت سایه در سیاست نوشته می‌شود، شعبان بی مخ های نوع دوم به دلایل کاملاً سری به یکباره از رسیدن به جایگاه رویایی خود باز می‌مانند و نوکران و چاکران با اعلام عزای عمومی در فضای مجازی چنان اسطوره ای از شعبان بی مخ نوع دوم درست می‌نمایند که در یک جنون آنی اعلام به کاندیداتوری نمایندگی را بر زبان جاری می‌سازد که با همین جنون آنی فاتحه اش خوانده می‌شود و پرونده اش برای همیشه توسط مدیریت سایه در سیاست بسته می‌شود و در نهایت به حمایت از حضرت ماه سلطون انصراف و یا به افتخار بازنشستگی نائل می‌آید.

نتیجه گیری اخلاقی از تفسیر شعبان بی مخ های نوع اول و نوع دوم برای افکار خصوصی کاملاً معلوم می‌باشد، اما تاکنون از طرف این افراد هیچ نتیجه ای مخابره نگردیده است.

انتهای پیام/

انتشار دهنده : میثم رضازاده