نگاه متفاوت به خسارات سیلاب‌های زرند

چوب بی‌تجربگی بر تن مردم و شهردار زرند

مطابق بند ۱۴ ماده ۵۵ قانون شهرداری “یکی از مهمترین وظایف شهرداری‌ها اتخاذ تدابیر مؤثر برای حفظ شهر از خطر سیل است”؛ وظیفه‌ای که به نظر می‌رسد طی سال‌ها گذشته در زرند چندان مورد توجه نبوده که طی روزهای اخیر شاهد خساراتی به شهر بودیم!

صدای زرند – حسن ضیاءالدینی: شاید نمره‌ی شهرداری زرند در امتحان انجام وظیفه در سال‌های اخیر در داخل شهر نمره قبولی باشد، اما آنچه که امتحان سیل در چند روز اخیر از شهرداری گرفت چندان نمره‌ی قابل قبولی نبود!

با توجه به هشدارهای مکرر هواشناسی در چند وقت اخیر، عدم انجام مطالعات دقیق مقام‌سازی سیل‌بندهای شهرستان به ویژه سیل‌بندهای شهر زرند موجب سنگینی سیلاب‌های روزهای اخیر شده است.

هرچند پرسنل شریف شهرداری و دیگر ادارات شهرستان در ۴ روز اخیر و شبانه‌روزی حتی تا سحرگاهان و سخت درگیر مقام‌سازی سیل‌بندها بودند اما به نظر می‌رسد سابقه‌ی تاریخی شهر زرند در رابطه سیلاب‌های بهاری می‌طلبید که نگاه ویژه‌تری به این موضوع از سوی مسئولین امر می‌شد.

ظاهرا عدم استفاده از افرادی باتجربه و کاربلد در سازمان آتش‌نشانی و نیز خدمات شهری موجب شده است نگاهی عمیق به موضوع سیل‌بندهای زرند نشود که با هر بار بارندگی، سیلاب به سمت سازه‌های شهری شهر سرازیر و ضمن ایجاد خسارت به مردم، زحمات بی‌شماری برای پرسنل خدوم شهرداری و شهروندان به همراه می‌آورد.

چگونه است که سازمان آتش‌نشانی نگاه کارشناسی در راستای تبلیغات فعالیت‌های این سازمان به مشکلات بازار داشته اما سیلاب را فراموش کرده است؟ این نشان می‌دهد افراد فعال در این سازمان آنقدر بزرگ نیستند که نگاه عمیق داشته باشند و به عبارتی سطحی‌نگر هستند!

امید است مهندس علی ضیاءالدینی شهردار پرتلاش و کوشای زرند با نگاهی دوباره به مسائل ایمنی، این شکاف خطرناک را با ارائه راهکاری کارشناسی و زیرساختی هرچه سریعتر رفع کند؛ چرا که مسئله جان و مال شهروندان، اصلی مهم و حیاتی در افق توسعه زیرساخت‌های زرند به حساب می‌آید و بدون در نظر گرفتن این فاکتور اساسی در مدیریت شهرداری، باید شاهد توسعه کاریکاتوری در زرند باشیم.

این ابیات خواجه شمسُ‌الدّینْ محمّدِ بن بهاءُالدّینْ محمّدْ حافظِ شیرازی علیه الرحمه بی‌شک در حال و هوای این روزهای شهر زرند و پرسنل زحمتکش شهرداری است:

صوفیِ ما که ز وِردِ سحری مست شدی

شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد

خوش بُوَد گر مَحَکِ تجربه آید به میان

تا سِیَه‌روی شود هر که در او غَش باشد

خَطِّ ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب

ای بسا رُخ که به خونابه مُنَقَّش باشد