«زبان فارسی» – شعری از حمیدرضا محمودزاده (شاعر زرندی)

شعری زیبا و پر محتوی از «حمیدرضا محمودزاده» شاعر جوان و خوش ذوق اهل شهرستان زرند تقدیم می گردد به تمام فارسی زبانان سراسر جهان.

صدای زرند: شعری زیبا و پر محتوی از «حمیدرضا محمودزاده» شاعر جوان و خوش ذوق اهل شهرستان زرند تقدیم می گردد به تمام فارسی زبانان سراسر جهان.

 

HamidReza_Mahmoudzadeh4552df1

 

دل گلستان می شود از بوستان فارسی

جان فدای مردم روشن روان فارسی

 

از خلیج فارسی تا هند و تا چین می رود

موج های بر سر دریا روان فارسی

 

صدهزاران آفتاب و صدهزاران ماهتاب

می درخشد در میان آسمان فارسی

 

ما دماوندیم و می گفتند و می گوییم باز

قله گیتی ست این آتش فشان فارسی

 

زن اگر تهمینه باشد مرد اگر چون تهمتن

پس سلام من به مردان و زنان فارسی

 

زنده باد هر کس سخن می گوید از لفظ دری

آفرین بر هر که باشد پاسبان فارسی

 

یک زمان آفاق عالم را نوردیدیم و باز

باش تا بار دگر گردد زمان فارسی

 

از کنار دجله تا جیحون و سیحون پر شدست

از اشارت های پیدا و نهان فارسی

 

کوه های سربلند و رودهای سر به زیر

باز می گوید تو را از داستان فارسی

 

فارسی را در خزان هرگز نمی بیند کسی

تا زبان فارسی باشد نشان فارسی

 

با زبان فارسی؛ نه با زبان پارسی

مشکل آغاز است از این طرز بیان فارسی

 

سال ها سال است مردم فارسییّش گفته اند

پارس می گویند گاهی دشمنان فارسی

 

ناجوانمردان به نام خود سخن ها گفته اند

از زبان های فرنگی با دهان فارسی

 

بس که داغ دوست و خنجر ز دشمن دیده است

می چکد خون جای اشک از دیدگان فارسی

 

پس خداوندا به حقّ خاندان مصطفی (ص)

کز گِل ایشان سرشتی خاندان فارسی

 

چون تهمتن در دل میدان رجزخوان می شود

کام دیوان تلخ باد از شوکران فارسی

 

حیله ی افراسیاب از خاک ایران دور باد

تیر آرش تیز بادا در کمان فارسی

 

از صف بیگانگان پیوسته باشد در امان

در کف ایرانیان بادا عنان فارسی

 

از لر و ترک و بلوچ و گیلک و کرد و عرب

خاک ایران کم مبادا از کسان فارسی

 

سایه ی پر برکت این لفظ شیرن کم مباد

از سر ایران و از همسایگان فارسی

 

می شنیدم شاعر می گفت در مُلک ادب

پادشاهانند گویا شاعران فارسی

 

من ولی می گویم اصلاً هر که شاعر می شود

شعر باید گفته باشد با زبان فارسی

 

 

انتهای پیام/