شعر “کربلا در غزه” سروده‌ی شاعر زرندی

شعر "کربلا در غزه" سروده‌ی شاعر زرندی

کربلا درحال تکرار است، میدانی دگر

هرکه جامانده، شَبَش تاراست، میدانی دگر

پس مسلمانان بپا خیزید کنون

ملتی در غم گرفتار است، میدانی دگر

شب تمام خانوده زیر خاک

کلِ اعضا زیرِ آواراست، میدانی دگر

وحشیانه حمله کردند دشمنان

کودکی پایش پراز خاراست، میدانی دگر

اهلِ منزل سوختند در شعله‌ها

روزشان همچون شبِ تاراست، میدانی دگر

مادری فرزند خود بگرفته دست

کارِ مادر، گریه و زار است، میدانی دگر

کو دگر انسانیت بر رویِ خاک

هرکه خاموش است بدهکاراست، میدانی دگر

قلب عالم سوخت از کودک‌کُشی

دشمن اینجا فکرِ انکاراست، میدانی دگر

شمرو خولی و سنان در این زمان

کارشان مثلِ سگ هاراست، میدانی دگر

اهلِ عالم مرد باشید حالیا

این طناب از بهرتان داراست، میدانی دگر

باز هم شش ماهه‌ایی بر روی دست

فکر او این است، “خدا یاراست”، میدانی دگر

یار مظلومان بیا اینک دگر

ماجرای درب و مسماراست، میدانی دگر

آب هم بر اهلِ غزه بسته شد

باز هم تاریخ تکراراست، میدانی دگر

پس نگو جابر ز این غم در زمان

غصه و غم هم در اشعاراست، میدانی دگر

 

جابر جعفری سیریزی

انتهای پیام/