چقدر سخت بود آن روز…
چقدر سخت بود آن روز که…..
چقدرسخت بود آنروز که ریزش دیوارهای سنگی و خشتی برای همیشه خستگی را از تن پدر مهربانی بیرون کرده بود و استراحت شبانه اش را به آرامی به درازای ابدیت متصل ساخت.
چقدرسخت بود آنروز که شعله ی گرم مادرانه ی مادری در زیر آوار خشت ها خاموش گشته بود و بچه هایش از سرمای بی مادری به خود می لرزیدند.
چقدرسخت بود آنروز که آسمان باران را همدم اشک ها ساخته بود، اما گوئی خاک غم زده اشک کودکان یتیم را برای خیس شدن بیشتر دوست داشت.
چقدرسخت بود آنروز که سینه ی پر مهر مادری در دهان نوزادش برای وقت بی تمام گذاشته شده بود. کودک نه سیر باشد بلکه مکیدن را یکباره به فراموشی سپرده بود.
بله… هنوز پس از سال ها در کوچه پس کوچه های روستاهای حتکن و داهوئیه صدای دلسوختگان حادثه ی آن سال با گوش جان شنیده می شود.
برای تمامی مردمانی که در بوته ی این نوع امتحانات الهی قرار میگیرند صبر و بردباری از درگاه احدیت خواستاریم و یاد عزیزان از دست رفته زلزله ۴ اسفند سال ۸۳ زرند را همواره گرامی خواهیم داشت.
……………………….
عباس هرارانی پور
فرماندار زرند به مناسبت فرا رسیدن هفته کار و کارگر پیامی صادر کرد.
به همت اداره ورزش و جوانان زرند و جمعی از ورزشکاران هیئت کوهنوردی، دومین باشگاه کوهنوردی در این شهرستان افتتاح شد.
با اعلام فرماندار زرند محور گردنه ده علیرضا بازگشایی شد.
مطابق بند ۱۴ ماده ۵۵ قانون شهرداری “یکی از مهمترین وظایف شهرداریها اتخاذ تدابیر مؤثر برای حفظ شهر از خطر سیل است”؛ وظیفهای که به نظر میرسد طی سالها گذشته در زرند چندان مورد توجه نبوده که طی روزهای اخیر شاهد خساراتی به شهر بودیم!
ارسال دیدگاه
قوانین ارسال نظر