درددل با دکتر امیری / وعده های بی فرجام غبار افسردگی و ناامیدی بر چهره جوانان می افشاند

قصد داشتم مشکل خودم را که شاید مشکل ده ها نفر دیگر (امثال من) باشد در نامه ای سر گشاده به تمام مسئولین کشوری و استانی و شهرستان و تمام رسانه های مکتوب و مجازی بفرستم. جواب مرا در روز قیامت چه می دهید؟ چقدر باید صبر کنم؟ تا کی باید شرمنده پدر و مادرم باشم؟ ای کاش ازدواج نکرده بودم. شما مسئولین در روز قیامت باید پاسخگو باشید.

DarkhastMardomiصدای زرند: در پی وعده های چندین باره رسمی و غیررسمی از سوی مسئولین اجرایی و مدیریتی شهرستان زرند و مسئولین کارخانه فولاد زرند ایرانیان مبنی بر استخدام نیرو در کارخانه فولاد زرند ایرانیان، و عدم عملی شدن این وعده یکی از کاربران محترم صدای زرند طی درددلی حرف هایی به جناب آقای دکتر امیری نماینده محترم مردم شریف زرند و کوهبنان زده است تا شاید ایشان به نحوی تکلیف این وعده بی فرجام را تعیین نماید.

 

متن این درددل در ادامه آورده شده است:

 

جناب آقای دکتر امیری

سلام

 

پس کی کارخانه فولاد زرند ایرانیان این شهر ۱۴۰۰ نفر می گیرد؟ جوانان تحصیل کرده بیکار زرند تا کی باید منتظر بمانند؟ بخدا موهای سرشان سفید شد و غبار غم و افسردگی بر چهره ی ناامید آن ها علنی شده است.

 

به ما گفتند جوان ایرانی به خدمت سربازی برود، رفتیم. گفتند: داماد شوید با هزار قرض و گرفتن وام از این بانک و آن صندوق و مقروض شدن به دیگران، ازدواج هم کردیم. گفتند: بچه دار شوید، بچه دار هم شدیم.

 

به دستورات حکومت و دولت عمل کردیم. ماحصل آن به علت بیکاری و عدم اشتغال، قبل از ازدواج و حتی در دوران خدمت سرباز ، شرمنده خانواده ام بودم. اکنون و بعد از ازدواج با بدهی های کلان، دلمان خوش بود که از آذر سال گذشته (۹۴) با اشتغال در فولاد زرند ایرانیان مشغول به کار می شوم و لااقل اجاره خانه مساجری را پرداخت می کنم و گوشه ای از بار سنگین بدهی های تحمیلی (ازدواج قبل از اشتغال و بچه دار شدن و خانه اجاره ای و…) از دوش خانواده ام که خودشان هم آرزوی یک زیارت مشهد مقدس به دلشان مانده است، کم کنم.

 

متاسفانه ۷ ماه از عمر من تباه شد و هیچ خبری از اشتغال نشد. دفترچه بیمه نه خودم و نه همسرم ندارد. در مهر ماه همسرم باید زایمان کند و چون پزشکان متخصص تشخیص سزارین داده اند و عمل باید در بیمارستان خصوصی صورت بگیرد ۴ میلیون می گیرند تا سزارین کنند.

 

حال جناب دکتر شما بفرمایید من که جوانی که لیسانس کامپیوتر هستم و ۲۵ سال هم سن دارم، چه کنم؟ پدرم سال ها شرافتمندانه در زرند زندگی کرده و همه از او به نیکی یاد می کنند. نه او و نه خودم توانایی (عرضه) کارهای خلاف را نداریم.

 

قصد داشتم مشکل خودم را که شاید مشکل ده ها نفر دیگر (امثال من) باشد در نامه ای سر گشاده به تمام مسئولین کشوری و استانی و شهرستان و تمام رسانه های مکتوب و مجازی بفرستم. جواب مرا در روز قیامت چه می دهید؟ چقدر باید صبر کنم؟ تا کی باید شرمنده پدر و مادرم باشم؟ ای کاش ازدواج نکرده بودم. شما مسئولین در روز قیامت باید پاسخگو باشید.

 

انتهای پیام/