گفتگو با یک مبارز دوران انقلاب

به مناسبت ایام الله دهه مبارک فجر با احمد نیکخواه یکی از مبارز دوران انقلاب به گفتگو نشسته ایم.

همزمان با ایام الله دهه مبارک فجر با یکی از دانش آموزان مبارز با حکومت ستم شاهی که امروز ازآزادگان سرافراز کشور عزیز ایران اسلامی است به گفتگو پرداختیم.

 

لطفا خودتان را معرفی نمایید:

اینجانب احمد نیکخواه فرزند حسین در روز چهاردهم مرداد ماه ۱۳۴۴ در روستای کوه جهر دیده به جهان گشودم. پدرم کشاورز و مادرم خانه دار بود. خانواده ما از هفت نفر تشکیل می شد، پدر، مادر، خودم، دو برادر و دو خواهر. تا سن پنج سالگی در روستای کوه جهر زندگی کردیم اما به دلیل تغییر شغل پدر از کشاورزی به کارگری در معادن زغال سنگ مجبور به نقل مکان از کوه جهر به کوهبنان شدیم.

 

دوران تحصیلات خود را چگونه سپری کردید

در سن هفت سالگی وارد دبستان کاشانی (پهلوی سابق) شدم  بعد از گذراندن پنج ساله ابتدایی وارد مقطع راهنمایی شدم که در سال  دوم راهنمایی بودم که انقلاب اسلامی ایران شروع شد.

 

از دوران مبارزه با حکومت ستم شاهی برایمان بگویید

 یادم می آید که در زمان دهه فجر ۵۷ یک بار برای تظاهرات به پابدانا رفتیم و اهالی پابدانا به کوهبنان آمدند و تابلو هایی که در خیابان ها به اسم شاه و ایادی آنان نصب شده بود پایین آوردند. روزهای خوبی بود بعد از گذشت مدتی که از پیروزی انقلاب سپری شد مدارس بازگشایی شد.

 

در دوران دفاع مقدس چه اقداماتی را انجام دادید

در سال اول دبیرستان بودم که جنگ تحمیلی علیه ایران شروع شد. از همان اوایل شور و شوق رفتن به جبهه را داشتم که با مخالفت مادر مرحومه ام مواجه می شدم. ایشان می گفت درست را بخوان تابستان به جبهه برو.

 

بالاخره یک روز صدای ایشان را ضبط کردم و اجازه جبهه را از ایشان گرفتم تا در موقع مناسب از این صدا استفاده کنم. سر انجام در تاریخ ۱۶/۱۰/۱۳۶۱ موفق به اعزام به پادگان شهید بهشتی کرمان جهت گذراندن دوره آموزشی شدم پس از گذراندن یک ماه دوره آموزشی یک هفته به کوهبنان برگشتم.

 

 بعد از سپری شدن یک هفته مرخصی جهت اعزام به جبهه آماده شدم، نزدیک عید بود که به جبهه اعزام شدیم و بعد از گذشت حدود چهار ماه در عملیات والفجر یک در تاریخ ۲۲/۱/۱۳۶۲ به اسارت نیروهای بعثی در آمدم.

 

 در طول هفت سال و اندی که در اسارت بودم به فراگیری قرآن، زبان انگلیسی و… پرداختم و بالاخره در تاریخ ۲۸/۵/۱۳۶۹ با دومین گروه از آزادگان وارد ایران اسلامی شدم و پس از گذراندن پنج روز  قرنطینه در باختران به کرمان و از آنجا به کوهبنان منتقل شدم.

 

پس از دوران اسارت چه فعالیت هایی را انجام دادید

بعد از آزادی به فکر ادامه تحصیل افتادم که بعد از دو سال موفق به اخذ دیپلم شدم و بلافاصله در دانشگاه شهید باهنر کرمان در رشته زبان انگلیسی پذیرفته شدم و بعد ازفراغت از تحصیل به عنوان دبیر در دبیرستان های شهرستان مشغول به خدمت شدم.

 

اخرین سمت شما در آموزش و پرورش چه بود

 در سال ۱۳۸۵ به عنوان معاون آموزشی اداره آموزش و پرورش انتخاب و بعد از گذشت چهار سال به عنوان مدیر آموزش و پرورش  انتخاب گردیدم. و سرانجام در تاریخ هفتم دیماه ۱۳۹۲ به افتخار بازنشستگی نائل گردیدم.

 

و کلام آخر:

همه ما مدیون خدمات حضرت امام (ره) و فداکاری شهیدان،جانبازان ؛ایثارگران هستیم لذا باید برای ماندگاری ارزش ها و آرمان های بلند این عزیزان  با تمام وجود در کنار ولایت و رهبری باشیم و با عنایت به وصیت نامه سیاسی و الهی حضرت امام (ره) و شهیدان همیشه جاوید در سایه وحدت و همدلی عزت و افتخار بیشتر ایران اسلامی را شاهد باشیم تا اینکه پرچم مقدس انقلاب با دستان با کفایت مقام معظم رهبری به صاحب اصلی این نظام حضرت ولی (عج) تقدیم گردد.

 

نامجو کوهبنانی – خبرنگار شهرستان کوهبنان