از من پرسیدند: زن میتواند کت و دامن بپوشد؟ گفتم: چه اشکالی دارد / رنگ سیاهی که ما انتخاب کردیم، ضد آن چیزی است که اهل بیت(ع) انتخاب کردند.
آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی ضمن انتقاد صریح از خشک مقدسی ها با مردم، تاکید کرد: بخشی از آنچه که الان اتفاق افتاده ،عکسالعمل سختگیریهایی است که در مساله حجاب انجام دادند که برای جامعه مخصوصاً در زنها حالت فرار درست کرد.
صدای زرند: به گزارش عصر ایران به نقل از پایگاه اطلاع رسانی هاشمی رفسنجانی، گزیده پاسخ های رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به روزنامه کیهان در سال ۸۲ در پی می آید:
مثلا از من میپرسیدند: زن میتواند کت و دامن بپوشد؟ گفتم: چه اشکالی دارد؟ سر همین جواب خیلی حرف زدند. بحث رنگ مطرح شد، گفتم که رنگ را خدا تعیین نکرده است. رنگ سیاهی که ما انتخاب کردیم، درست ضد آن چیزی است که اهل بیت(ع) انتخاب کردند. آنها سفید یا سبز میپوشیدند. بنیعباس بودند که سیاه را آوردند. گفتم کاری به رنگ لباس مردم نداشته باشید.
گفتم کاری به شکل لباس مردم نداشته باشید. زن باید پوشیده باشد، حالا لباس هرچه میخواهد، باشد. نباید تبرج باشد، چون یک اصل اسلامی است. بنابراین ما مسایل فرهنگی را در حد اعتدال قبول داریم. یعنی همان مقداری که اسلام خواسته است و نه آن مقداری که بخواهیم تحمیل کنیم.
شاید یادتان نباشد که اگر استادی در دانشگاه ریش خود را میتراشید و یا لباس شیک میپوشید، مشکل داشت و سخت میگرفتند. میخواستند زنان ومردان را از هم جدا کنند و حتی سراغ درمان رفتند و گفتند که طبیب زن برای زن و طبیب مرد برای مرد باشد. اینها همه سخت گیری های است که نتیجه عکس می دهد. اگر سختگیریها را رسمی کنیم برای جامعه مخصوصاً در زنها و جوانها حالت فرار درست می شود.
هنوز فکر میکنم اگر ابتکار را دست بگیریم، توقعات خانمها و جوانها را شرعاً میتوانیم تامین کنیم و پیش خداوند هم حجت داریم. انقلاب اسلامی را هم میتوانیم حفظ کنیم. لابد میدانید که رهبری در مقابل فشار همین سختگیری ها یک بار فرمودند: «وجهی برای تحمیل چادر نمیبینم»
در حدیث این جمله است: «انالله یحب ان یوخذ برخصه کما یحب یوخذ بعزائمه»، خداوند همان مقدار که میخواهد به تکلیف های واجب عمل شود، همان مقدار هم میخواهد به رخصتها عمل شود. امام(ره) همواره نصیحت میکردند که در زندگی و در برخورد با مردم و در آموزشها و منبرها، خواسته های خشکمقدسها و احتیاط های سخت را مطرح نکنید که مردم بتوانند به طرف اسلام بروند. آیتالله بروجردی میگفتند: «این احتیاط هایی که ما میکنیم، خلاف احتیاط است. چون از بس سختگیری میکنیم، افراد پشیمان میشوند. نباید بیشتر از همان مقدار که خدا خواسته است، از مردم بخواهیم.». ما که نمیخواهیم بیشتر از خدا و پیامبر (ص) مسلمان باشیم.
ملحفه هایی که از نایلون، پلی استر یا اسپندکس، نوعی فیبر مصنوعی، تولید شده اند، محل تکثیر باکتری های مضر برای پوست اند.
اعتصاب کامیون داران در برخی شهرهای ایران از هفته های گذشته در جریان است. کاهش سهمیه سوخت کامیون داران و افزایش هزینه های آنها از عوامل مهم اعتصاب گزارش شده است.
ملاقات عمومی روندی عادی برای مسئولان مردمدار است و معمولا یک کار روتین و عادی به منظور رفع مشکلات شهروندان توسط مسئولان ذیصلاح انجام میشود تا در کنار این دیدارهای چهره به چهره با بالاترین مقام آن دستگاه،حساب سلسله مراتب مدیریتی آن دستگاه به دستشان بیاید که در صورت پیچاندن مردم در بروکراسی اداری،خبرش توسط همان مراجعه کننده(فرد پیچانده شده) به مافوقش گزارش میشود!
رئیس حوزه قضایی شهرستان کوهبنان از تشکیل پرونده قضایی برای بررسی علت مرگ یک کارگر در یکی از معادن این شهرستان خبر داد.
در دولت قبلی احمدی نژاد اومد گفت آزادی… گفت آزادی تا رای بیاره … بنا به مصلحت رای هم آورد بعدش که همه فکر کردند آزادی یعنی بی حجابی و هر جور دوس داری باش!!!! دوباره همون دولت کلی بلا سر مردم آورد!!!!
مهم درست پوشیدنه نه چادر پوشیدن!!
حرفتون لایک داره : x
[شاید یادتان نباشد که اگر استادی در دانشگاه ریش خود را میتراشید و یا لباس شیک میپوشید، مشکل داشت و سخت میگرفتند. “…” اینها همه سخت گیری هایی است که نتیجه عکس می دهد. اگر سختگیریها را رسمی کنیم برای جامعه مخصوصاً در زنها و جوانها حالت فرار درست می شود.]
با توجه به “حرف” بالایی که توسط آقای هاشمی گفته شده… من هم چند کلوم حرف دارم !!!
* آقای هاشمی شاید یادتان نباشد که در دهه ی هفتاد هر کسی که دستگاه دی وی دی داشت ، جریمه میشد… آن هم جریمه های کلان… کسی جرئت نداشت بگوید دی وی دی دارد !!!
* شاید یادتان نباشد در دهه هفتاد ، هر خانواده ای که فرزند سوم به بعد را متولد میکرد ، به ازای هر فرزند آن هم در آن زمان ، ۸۰ هزار تومان جریمه میشد… تازه بیمه هم نمیشد و دولت وقت (که شاید برایتان آشنا باشد) اصلا آنها را آدم حساب نمیکرد… یکیش خوده من که فرزند چهارم بودم !!! 😐
در آن زمان ، حقوق یک معلم ابتدایی در سال ۷۵ فکر کنم ماهانه ۲ هزار تومان بوده… آن وقت جریمه ی یک بچه ، ۸۰ هزار تومان !!! یعنی آن معلم نزدیک به ۴ سال پولش را باید پس انداز میکرده برای پرداخت جریمه… آن هم بخاطر بچه !!!
* شاید شما یادتان نباشد… عقیم کردن زورکی زنان روستایی و بعضیا شهری را !!!
* شاید حرف زدن را از یاد نبرده باشیم… اما عمل کردن را اصلا یاد نگرفته ایم که بخواهیم از یاد ببریم !!! . . . و در آخر بگویم که سخن ارزشمند آیت ا… بروجردی کاملا حقیقی و درست است… اما خب فاصله حرف تا عمل… خیلیه… حرف رو منم بلدم بزنم… . . . . . مثل همین چند خط بالایی که زدم !
ارسال دیدگاه
قوانین ارسال نظر