مهدی سهرابی زرندی/

شعر طنز «تقسیم ارث»

اشعار طنز «تقسیم ارث»، که سرآینده آن مهدی سهرابی زرندی (نویسنده و تاریخ‌نگار زرندی) می‌باشد، به سبک و اقتباس از شعر طنز «وحشی بافقی» با عنوان «مانده ارث بابا»، است که با این دو بیت شروع و به پایان می‌رسد:

اشعار طنز «تقسیم ارث»، که سرآینده آن مهدی سهرابی زرندی (نویسنده و تاریخ‌نگار زرندی) می‌باشد، به سبک و اقتباس از شعر طنز «وحشی بافقی» با عنوان «مانده ارث بابا»، است که با این دو بیت شروع و به پایان می‌رسد:

زیباتر آنچه مانده، ز بابا از آن تو
بد ای برادر از من و اعلا از آن تو

از صحن خانه تا لب بام از آن من
از لب بام تا به ثریا از آن تو

ظاهراً بر اساس مضمون و محتوای اشعار طنز زیر، تقسیم ارث توسط دو برادر که تنها وارث هستند از زبان برادر کوچکتر که در واقع زرنگ‌تر از برادر بزرگتر است، صورت گرفته است. بطوریکه با ارزش‌ترین لوازم و مایملک پدر را برای خودش می‌خواهد و بقیه لوازم کم ارزش را به برادرش اختصاص می‌دهد.

لازم به ذکر است، شعر«تقسیم ارث»، را مهدی سهرابی زرندی در سال ۱۳۸۲یعنی سه سال قبل از انتشار مجموعه از زراوند تا زرند توسط ایشان، سروده شده است.

این اشعار پیش از این در طول یک سال، طی سه مرحله در روزنامه کرمان امروز، و طی دو مرحله در هفته‌نامه صبح کرمان و هفته‌نامه همراه چاپ شده است.

«تقسیم ارث»

این پژو ۲۰۶ قرمز، از آن من
آن چرخ رالی پنچر، از آن تو
این قالی هزارجفت راور، از آن من
آن گلیم سوراخ شده‌ی کهنه، از آن تو
این کنیز موطلایی رومی، از آن من
آن نوکر کریح منظر بی‌مخ، از آن تو
این لحاف پشم شیشه گلبافت، از آن من
آن پتوی منُدرس پاره، از آن تو
این باغ پسته لب جاده، از آن من
آن گودی کنار کوره، از آن تو
این کامیون فیات سفید نو، از آن من
آن گاری تکه تکه شده‌ی چوبی، از آن تو
این تی وی چهل اینج ژاپن، از آن من
آن رادیو بی‌موج و بی‌کلید، از آن تو
این تابلوی ماهرویان زیبا، از آن من
آن خط خط نقاشی روی دیوار، از آن تو
این ساعت مچی سبز قدیمی، از آن من
آن بند ساعت چرمی کهنه، از آن تو
این جارو برقی ۲۰۰۰ وات کره، از آن من
آن جاروی نخل شکسته بی‌شانه، از آن تو
این مبل دسته طلایی قاجار، از آن من
آن صندلی پایه‌ی شکسته، از آن تو
این دوربین شکاری روسی، از آن من
آن عینک بال شکسته کهنه، از آن تو
این یخچال گران قیمت دو در، از آن من
آن کلُمن آبی بدون شیر، از آن تو
این میز تحریر بیضی بابا، از آن من
آن قلم و دوات و مدادش، از آن تو
این چند قفسه‌ی جا کتابی، از آن من
آن دوصد جلد کتاب‌هایش، از آن تو
این منقُل دوکاسه‌ی استیل، از آن من
آن خاکستر سفید درونش، از آن تو
این وافور چوب کهُور قدیمی، از آن من
آن قوری لوله شکسته چینی، از آن تو
این پول نقد داخل صندوق، از آن من
تحریر سخت تاریخ زرند، از آن تو
این همه مال باد آورده، از آن من
دعای خیر روح بابا و مامان، از آن تو

توضیح اینکه سراینده اشعار مذکور که صرفاً بر اساس علاقه اشعار طنز را سروده است، فاقد برادر می‌باشد!

انتهای پیام/