امروز در سینما آزادی جلسه ای با طعم بنزین برگزار شد، جلسه‌ای که راننده های تاکسی و آژانس‌های مسافربری زرند دغدغه های خود را با مدیران مربوطه در میان گذاشتند اما با ادبیاتی متفاوت…
صدای زرند – سردبیر الرعایا: مثلاً یک بانوی راننده از آرزوهایش گفت، او دلش می‌خواست به جای آن پراید قراضه که دنده اش را به سختی جابجا میکرد با وام کم بهره ای که دولت به او میدهد روزی پشت سانتافه یا پرادو بنشیند و مسافر جابجا کند!!
در ادامه، یکی دیگر از رانندگان تاکسی پشت تریبون آمد، اما هرگز دست چپ اش را از جیبش بیرون نیاورد و با ادبیاتی عارفانه و بازی با کلمات متلک های آبداری را نثار مسئولین نمود تا چاره‌ای برای درد بی‌درمان اش پیدا شود. یادم رفت بگویم اولین کسی که پشت تریبون رفت عریضه را با زبان رسمی قرائت نمود، که قطعاً آن عریضه مذکور با مشاوره اساتید فن آماده گردیده بود که بی شباهت به میتینگ های انتخاباتی نبود. همچنین یکی از راننده های مو سفید کرده آژانس از حساب و کتاب یک باک بنزین آزاد ۳۰ لیتری که روز گذشته به اندرونی ماشین اش ریخته بود سخن به میان آورد که تا پایان شب ماحصل کاسبی اش ۱۰۴ هزار تومان شده بود که در نهایت ۱۴ هزار تومان برایش باقی مانده بود…!!
جلسه رو به پایان بود که یکی از مدیران آژانس که تاکنون سکوت اختیار کرده بود روی دو پایش ایستاد و با فریادهای بلند اعلام نمود: ((که صدایش به گوش مسئولین نرسیده… نرسیده… نرسیده…))، کلمه نرسیده را سه بار و هر بار محکم تر از بار قبل تکرار نمود تا بگوید من هم در صف معترضین هستم.
در هر صورت صحبتهای معترضین به وضعیت موجود به پایان رسید و در ادامه این جلسه فرماندار و رئیس شورای شهر نیز استدلالات خود را بیان نمودند و به جلسه ای دیگر که بسیار مهم بود عزیمت نمودند و شهردار تا پایان مراسم به گفتگو با حاضرین پرداخت و در نهایت جلسه با خوبی و خوشی به پایان رسید.
اما یک واقعیت انکارناپذیر وجود دارد: “آیا یک راننده تاکسی با توجه به افزایش قیمت بنزین چه در بحث بنزین سهمیه ای و چه بنزین آزاد به درآمدی واقعی برای گذراندن زندگی خود خواهد رسید؟ امید است مسئولین ذیربط راه حلی را برای این مشکل ارائه نمایند.
انتهای پیام/
انتشار دهنده : میثم رضازاده
معاون سیاسی اجتماعی فرماندار شهرستان زرند در حاشیه ی جشنواره ی بادبادکها ضمن تبریک زادروز مبارکِ حضرت فاطمه معصومه سلام آلله علیها و روز دختر از حضور شهروندان در این جشنواره تشکر کرد و گفت: خوشبختانه جشنواره ی بادبادکها با همت و تلاش شورای اسلامی و دهیاری روستا به شکلی مناسب برگزار شد و علاوه بر اهتزاز بادبادکهایی که از سوی پدران و مادران به عشق دختران خود در آسمان سرباغ شاهرمز باهتزاز در آمد تعداد زیادی از بانوانی که در کار تولیدات صنایع‌دستی و محصولات بومی و خانگی فعالیت می کنند نیز اقدام به فروش محصولات خود کردند.
در جلسه مشترک مدیرکل ثبت اسناد و مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای استان کرمان مقرر شد با توجه به قانون جامع حدنگار و مصوبات شورای حفظ حقوق بیت المال استان که ارائه خدمات به اسناد دفترچه‌ای را ممنوع کرده است، ارائه هرگونه خدمات توسط شرکت آب منطقه‌ای به کشاورزان، منوط به سنددار بودن اراضی کشاورزی باشد.
شهردار کرمان حدود پنج ماه پس از این مسئولیت، نخستین انتصابات در دورۀ مدیریتی خود را با معرفی دو مشاور رقم زد.
فرمانده انتظامی زرند از دستگیری باند ۳ نفره سارقان و کشف ۲۰ مورد انواع سرقت در عملیات ماموران پلیس آگاهی این شهرستان خبر داد.
خخخخ من اونجا نبودم ولی نتیجه ابتدا تا انتهای جلسه رو میدونم : ۱_ دبیر جلسه ( یاهمون بهتر بگیم مسئول اتاق جلسه )سفارش ده کیلو موز و سیب وپرتقال و یک بسته کیک و یک کارتن قند و یک بسته چای و …. رو داد. ۲_ مسئول خرید رفت و سفارشات رو با قیمت ارزونتر و فاکتور خیلی گرونتر خریداری کرد یک اشانتیون هم برا خودش بابت خرید از مغازه دار گرفت ۳_ دوباره دبیرجلسه اقلامی که سفارش داده بود نصف کرد برا جلسه و خانه خودش ۴_ بعضی از اعضای جلسه با کمی تاخیر که نشون بدن از همه مهمترند وتا نباشن جلسه لنگه وشروع نمیشه وارد اتاق جلسه شدند ۵_ جلسه شروع شده در مورد همه چیز بحثی وسط میاد بجز موضوع جلسه ۶_ اعضای جلسه وسط صحبتهای رییس جلسه سفارشات شخصی و کارهایی که میخان با رابطه بازی انجام بشه رو با هم رد وبدل میکنند .مثال: یکی در گوش کناریش میگه راستی چکار کردی در مورد فلان …. یا یه گوشه دیگه یکی دگه داره میگه فردا میگم خدمتتون برسه ( منظورش خواهرزادشه که کارش به دست طرف مقابله) و… ۷_ موز و میوه و چای ها خورده شده اکثر اعضای کیک رو گذاشتن توجیبشون ۸_همه خوراکی ها رو خوردن سفارشات شخصی و مراوده بازیاشون تموم شده دارن به ساعتاشون نگاه میکنن ۹_ اخر جلسه صورتجلسه ای رو که از قبل منشی جلسه اماده کرده بود رو امضا میکنن. ۱۰- جلسه تموم شده و اعضای جلسه بلند میشن وهرکسی که بلند میشه شلوارش رو که کمی پایین امده رو بالا میکشه و به سمت در حرکت میکنن ۱۱_ اعضای جلسه که بیرون میان میبین پشت در یک عالمه ارباب رجوع منتظر بودن جلسه تموم بشه تا مشکلات وکارهایی که میبایست همین اعضای جلسه راه بیندازن با یک امضا انجام بشه ۱۲_ قرار بود تا پایان جلسه بگم چه اتفاقاتی افتاده دگه از اینجا به بعدش میره روی دور تکرار تا جلسه بعد. ۱۳_ البته لازم به ذکر است این جلسه ای که گفتم تو ژاپن و چین والمان وفرانسه و…. اینجوری برگزار میشه و مسئولین ما که همش روزه هستن و درحال انجام دادن کار مردم.
بنزین گرون شد کرایه تاکسی هم باید بره بالا به تناسبی که بنزین گرون میشه ..گازوئیل هم گرون بشه همینه حساب دو دو تا چهارتاست!
مسئولین از جلسه بیرون میروند دیگه یادشون میره چی قرار بود بشه، کاشکی یکی بود کنارشون همش بهشون یادآوری میکرد!!!!!
ارسال دیدگاه
قوانین ارسال نظر