اقدام شجاعانه یک کارمند و یک سرباز دادگستری شهرستان زرند جان ۲ کودک خردسال زرندی را از مرگ حتمی نجات داد.
به گزارش صدای زرند، به نقل از فارس، فرحبخش رئیس دادگستری شهرستان زرند اظهار داشت: بر اثر شدت بارندگی و سیلابی شدن معابر این شهرستان خانمی به همراه ۲ فرزند خردسالش از ساختمان دادگستری شهرستان زرند خارج و در محل درب ورودی دادگستری منتظر رسیدن آژانس میشود.
وی ادامه داد: در این حین که به دلیل بارش شدید باران و جاری شدن سیلاب جوی آب جلوی دادگستری همانند بخشی از خیابان مملو از آب و گل بود پای یکی از فرزندان این خانم سر میخورد و به داخل جوی آب میافتد، بلافاصله با فریاد کمک خواهی مادر و کمک سرباز دادگستری تلاش برای نجات جان کودک گرفتار در جوی آب اقدام میکند.
وی ادامه داد: در حالی که توجه شاهدان معطوف نجات فرزند اول بود، متاسفانه فرزند دوم این خانم نیز داخل جوی آب سقوط میکند و جریان آب او را به دهانه پل ورودی دادگستری میبرد که در این لحظه یکی از کارمندان دادگستری زرند که شاهد افتادن این کودک به داخل جوی مملو از آب بود به کمک او میشتابد و وی را به شکل معجزهآسایی از داخل سوراخ مملو از آب پل ورودی دادگستری زرند نجات میدهد.
کارمند دادگستری زرند که در جریان کمک به کودک دوم خودش دچار آسیب دیدگی میشود ساعتی را در بیمارستان بستری بود.
این کارمند فداکار گفت: زمانی که متوجه افتادن این کودک به درون جوی آب شدم فوراً وارد عمل شدم و توانستم دست این کودک را که جریان آب او را به داخل سوراخ پل برده بود بگیرم و او را نجات دهم، این اتفاق در حالی افتاد که مادر این کودک پیگیر نجات فرزند اولش بود و اصلاً متوجه افتادن کودک دیگرش در درون جوی آب نشده بود.
پس از ۳ روز، حرارتِ همایش بین المللی در کرمان فرو نشست و از این پس باید شاهد تنور داغ نقدها پیرامون این رخداد باشیم.
آزمون سردفتری اسناد رسمی با شرکت ۸۶۰ نفر داوطلب از شهرستانهای مختلف استان کرمان، همزمان با سراسر کشور در دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه شهید باهنر کرمان برگزار شد.
۵ بازیکن با فولاد زرند قرارداد خود را تمدید کردند.
آیا شما هم فکر می کنید هرچی اتفاق بد تو دنیا هست، فقط برای شما می افتد؟به زمین و زمان ناسزا می گویید و آنها را مقصر بدبختی های تان می دانید؟ اگر یکی بگوید که تو تنها کسی نیستی که مشکل داری، با عصبانیت می گین:تنهام بزار؛ تو جای من نیستی، هر گز نمی تونی منو درک کنی! اما اگر بگه:واای عزیزم، تو چقدر زجر کشیدی؟ دلم برات آتیش میگیره!آخه چطور هنوز زنده ای؟ کمی حالتون بهتر میشه؟…شاید وقت آن رسیده است که در این دلسوزی برای خودو احساس قربانی شدن تجدیدنظر کنید.
خیلی.. عالی.. ولی.. همه. فداکار.. نیستند..
ارسال دیدگاه
قوانین ارسال نظر